مو چتو دل خوش کُنم ، لا این ای همه بَرد

گفته بودم بی تو میمیرم ولی اینبار نه
گفته بودی عاشقم هستی ولی انگار نه

هر چه گویی دوستت دارم به جز تکرار نیست
خو نمی گیرم به این تکرار طوطی وار نه

تا که پابندت شوم از خویش میرانی مرا
دوست دارم همدمت باشم ولی سربار نه

قصد رفتن کرده ای تا باز هم گویم بمان
بار دیگر می کنم خواهش، ولی اصرار نه

گه مرا پس میزنی گه باز پیشم میکشی
آنچه دستت داده ام نامش دل است، افسار نه

آسمو اوری گره ، دنیانه کرِد سرد
مو چتو دل خوش کُنم ، لا این ای همه بَرد

میروی اما خودت هم خوب میدانی عزیز
می کنی گاهی فراموشم ولی انکار نه

سخت میگیری به من با این همه از دست تو
میشوم دلگیر شاید نازنین بی زار نه

گه مرا پس میزنی گه باز پیشم میکشی
آنچه دستت داده ام نامش دل است افسار نه
دادم و ای بی دادم ای مندم خومه تک
مر قیامت بنشونمون کِل یک
مر قیامت بنشونمون کِل یک
ترجمه دو بخش لری:
آسمون ابری شد و دنیا رو سرد کرد
من چجوری دلم خوش باشم ، بین این همه سنگ-منظورش مردم دل سنگه
ای داد بی داد خودم تنها موندم
مگر قیامت بشه که ما دوباره با هم باشیم

الهی به امید تو

به ما گفتند باید بازی کنید.
گفتیم با کی؟ گفتند با دنیا.
تا خواستیم بپرسیم بازی چی ؟
سوت اغاز بازی رو زدن, فقط فهمیدم خدا تو تیم ماست.
بازی شروع شد و دنیا پشت سر هم به ما گل میزد ولی نمیدونم چرا هر وقت به نتیجه نگاه میکردم, امتیازها برابر بود.
تو همین فکر بودم که خدا زد به پشتم, خندید و گفت:
نگران نباش تو وقت اضافه میبریم حالا بازی کن! گفتم اخه چطوری ؟
بازم خندید و گفت: خیلی ساده فقط پاس بده به من, باقیش با من. …
پس الهی به امید تو

شب بارونى

اونجا واسه تو شده خونه، اینجا واسه من زندونه
تو شادى با اون نمى دونى، چى مى کشه این دل دیوونه

تن دادى به اون تو چه راحت، دوریم واسه تو شده عادت
برگرد و بیا میمیره برات، هنوز این دل بى طاقت

خوشحالم از اینکه تو میخندى، از غصه من دیگه دل کندى
یادت نمیاد منو باز دلتو، به یکى دیگه مى بندى

کشتى دلمو به چه آسونى، تو که قاتل خاطره هامونى
اشکام مى ریزن هنوزم بى تو باز تو این شب بارونى

شب بارونى

گفتى که برو پى کارت، گفتى که شده کس و کارت
گفتم با دوست دارماش دیگه کى مثه من میده آزارت

گفتم نمیزاره حسودى، که نگم همه بود و نبودى
گفتى تورو دوست داشتم ولى، تو عشق بچگیهام بودى

خوشحالم از اینکه تو میخندى، از غصه من دیگه دل کندى
یادت نمیاد منو باز دلتو، به یکى دیگه مى بندى

کشتى دلمو به چه آسونى، تو که قاتل خاطره هامونى
اشکام مى ریزن هنوزم بى تو تو این شب بارونى

آروم باش آروم

همیشه اونجوری نمیشه که ما منتظرشیم

تورو از دور دلم دید اما، نمیدونست چه سرابی دیده
من دیوونه چه میدونستم، زندگی برام چه خوابی دیده

نمیدونی نمیدونی ای عشق، کسی که جوونیشو ریخته به پات
واسه اینکه تورو از دست نده، چه عذابی چه عذابی دیده

آه ای دل مغموم آروم باش آروم
ای حال نامعلوم آروم باش آروم

نیستی اما هنوزم کنارمی
نیستی اما هنوزم اینجایی

روزی صد هزار دفعه میمیرم
اگه احساس کنم تنهایی

هرکجا رفتی و هرجا موندی
منو بی خبر نذار از حالت

اگه تنها شدی و دلت گرفت
خبرم کن که بیام دنبالت

آه ای دل مغموم آروم باش آروم
ای حال نامعلوم آروم باش آروم

همیشه اونجوری نمیشه که ما فکر میکنیم

غم جمعه عصر و

یه پاییز زرد و زمستون سرد و
یه زندون تنگ و یه زخم قشنگ و
غم جمعه عصر و غریبی حصر و
یه دنیا سوالو تو سینم گذاشتی

جهانی دروغ و یه دنیا غروب و
یه درد عمیق و یه تیزی تیغ و
یه قلب مریض و یه آه غلیظ و
یه دنیا محالو تو سینم گذاشتی

رفیقم کجایی؟
دقیقا کجایی؟
کجایی تو بی من؟
تو بی من کجایی؟

یه دنیا غریبم
کجایی عزیزم
بیا تا چشامو
تو چشمات بریزم

نگو دل بریدی
خدایی نکرده
ببین خواب چشمات
با چشمام چه کرده

همه جا رو گشتم
کجایی عزیزم
بیا تا رگامو
تو خونت بریزم

بیا روتو رو کن منو زیر و رو کن
بیا زخمامو یه جوری رفو کن

عزیزم کجایی؟ دقیقا کجایی؟
کجایی تو بی من؟ تو بی من کجایی؟