بگو سرگرم چی بودی که اینقد ساکت و سردی
خودت آرامشم بودی خودت دلواپسم کردی
ته قلبت هنوز باید یه احساسی به من باشه
چقد باید بمونم تا یکی مثل تو پیدا شه
تو روز و روزگار من بی تو روزای شادی نیست
تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست
سلام ای ناله ی بارون
سلام ای چشمای گریون
سلام روزای تلخ من
هنوزم دوسش دارم
سلام ای بغض تو سینه
سلام ای آه آیینه
سلام شبهای دل کندن
هنوزم دوسش دارم
نمیدونی تو این روزا چقد حالم پریشونه
دلم با رفتنت تنگ و دلم با بودنت خونه
خرابه حال من بی تو نمی تونم که بهتر شم
تو دستای تو گل کردم بزار با گریه پرپر شم
یه بی نشونم تو این خزون
منو از خودت بدون
یه بی بیقرارم یه نیمه جون
منو از خودت بدون