شراب و بوسه

این روزا بدجوری حس
گفتن
نوشتن
شنیدن
خواندن
رقصیدن
و …….
دارم
خصوصی می نویسم
خصوصی می خوانم
شعر گوش می دهم
و به قولی تو عشق و حالم
در یک کلام
بسیار آرام هستم

شاید شاهکار بینش پژوه در آهنگ شراب و بوسه از آلبوم کافه ستاره بتواند بهتر از هر چیز حال مرا توصیف کند

 

شنیدن

دیدن

 

 

یک دست دامن تو
یک دست جام باده
یک بوسه ناخودآگاه
یک بوسه بی اراده
لب بر لب نهاده
دستی شراب و دست دیگر به گردن تو
یک قونیه برقصد ، سماع با تن تو
دام است دامن تو
در تنگنای آغوش بوسیدن و نوازش
از تو نه و نه و نه
از من دوباره خواهش
زیبا گناه با تو
زیباست زیر مهتاب
لمس تو با سرانگشت
لمس تن تو در خواب
بوسه زیر مهتاب

دستی شراب و دستی ناز تو می نوازد
داغی و داغ ام از این
لبها که می گدازد
داغ است
می گدازد
از تو لبالبم من
از من لبالبی تو
امشب بمان کنارم
بد بگذران شبی تو
زیبا کـــــــــــــــــجا رَوی تو

در تنگنای آغوش بوسیدن و نوازش
از تو نه و نه و نه
از من دوباره خواهش

شیرین تر از لب تو در این جهان لبی نیست
این بوسه ها عبادت
این عشق آسمانیست
این عشق آسمانیست

 

 

14 دیدگاه برای “شراب و بوسه

  1. هرچی هی هیچی نمیگم و سکوت میکنم انگار فایده نداره.
    یه پست بنویس دیگه!…. خیلی جدی دارم میگم اینو، شوخی موخی هم توش نیست….دِهه

    مسیحا:
    کاملا متوجه جدی بودن موضوع شدم و نوشتم
    قول میدم باز هم بنویسم
    اما شما چی؟

  2. سلام
    یه نگاه به این تاریخ بنداز(فروردین ۲۸م, ۱۳۹۰)امروز دقیقا میشه40روز که پستی ننوشتی!یه چی بنویس بدونیم اوضاعت چجوریه،خوبی؟خوشی؟زندگی همچنان آرومه یا نه؟؟هنوز هم حس خوندن و نوشتن و رقصیدن و شنیدن و… داری یا نه؟

    مسیحا:
    دارم اما متاسفانه وقتشو ندارم
    صبح تا شب در حال جون کندنم
    مدتیه که میخوام از جون کندنام بنویسم

  3. البته لازم به تذکر است که منم که خیلی آرامم
    حالا شما از کی ارام شدین من بی خبرم
    ولی
    تو مسیحا به نگاهی بفریبی دل علیرضااا نامی

    مسیحا:
    ای جااانم
    من کوچیک علیرضا هستم
    ممنون آرام ما

دیدگاه ها بسته شده.