جهان ما دو قسمت شد

یکی موند و یکیمون رفت
جهان ما دو قسمت شد
یکی تنها توی خاکش یکی راهی غربت شد …
یکمون از قفس پر زد یکی خواست و نمیتونست

نگاهش رو به دریا بود ولی راه و نمیدونست
دوتا آینده مبهم یک تابستون بی خورشید
همون فصلی که رویامون مثل ارتش فرو پاشید
میون زمزمه هامون یه اهنگ یادگاری موند

یکیمون از خدا دور شد یکی هنوز نماز میخواند
تو و عکس های دیروزت من و شعر های این دفتر
توی نوستالژی جا موندیم به زیر خاک و خاکستر
به دنیا امدیم اما ما این دنیا رو نشناختیم
چه میموندیم چه میرفتیم به هم بازی رو میباختیم

یکی از ما تموم زندگیش رو توی تصویر تنهایی سفر کرد
نمیدونست خودش رو جا گذاشته که یه حسی تو قلبش میگه برگرد
یکی از ما هنوزم رو به دریاست توی دنیای دیروزش اسیره
یه خواهش از خدا داره که شاید جوونیش رو بتونه پس بگیره

تو و عکس های دیروزت من و شعر های این دفتر
توی نوستالژی جا موندیم به زیر خاک و خاکستر
به دنیا امدیم اما ما این دنیا رو نشناختیم
چه میموندیم چه میرفتیم به هم بازی رو میباختیم

کولی

تو صدای اواز بارون ،تپش قلب خاکی

مثل گریه تسکین دردی ،مثل یک سوره پاکی

طعم غربت رو لباته ،مثل یک کولی عاشق

راز جنگل تو چشاته ،گونه هات رنگ شقایق

بی تو شمع و گل میمیره ،خونه رنگ غم میگیره

تو نذار بمونم تنها ،میدونی دلم میگیره

وسعت قلب تو قد یه دنیاس

خواستنت واسه من مثل یه رویاس

بوی تو بوی بارون بوی یاسه

دست من ساقه های التماسه

بی تو میمیرن گلای ناز گلدون

میمونن مرغای عاشق زیربارون

زیر بارون

مرغ عاشق

زیر بارون

برسه به دست بابا

پاکت بی تمبر و تاریخ
نامه بی اسم و امضاء
کوچه دلواپسی ها
برسه به دست بابا

با سلام خدمت بابا
عرض کنم که غربت ما
انقدم بد نیست که میگن
راضیم الحمدالله

یادمون دادن که اینجا
زندگی رو سخت نگیریم
از غم ویرونی تو
روزی صد دفعه نمیریم
یادمون دادن که یاد
سوختن خونه نیفتیم
خواب بود هر چی که دیدیم
باد بود هر چی شنفتیم

راستی چند وقته که رفتم
بی غم و غزل سر کار
روزگارم ای یدک نیست
شکر غربت گرم بازار

قلم و دفتر شعرم
توی گنجه کنج دیوار
عکس سهراب روی طاقچه
غزلش گوشه انبار

توی نامه گفته بودی
بی چراغ دل مادر
براتون نور میفرستم
جنس اعلاء طرح آخر
من ستاره بردم اینجا
با بلیطای برنده
راستی اونجا نور فانوس
یه شبش کرایه چنده

پاکت بی تمبر و تاریخ
نامه بی اسم و امضاء
کوچه دلواپسی ها
برسه به دست بابا

علاج دلتنگی زیارت است

بباف مویت را مگر مرا آن مو طناب دار شود
مرا بکش بالا چونان که عاطفه ات جریحه دار شود

مرا بخندان ای مرا بگریان ای که مرده ایست قلیل
کسی که حاضر نیست نه شادمان شود و نه سوگوار شود

کسی به شدت تو به صخره ام کوبید و من فرو رفتم
به قعر دریاها که قعر دریاها پر از مزار شود

بباف دارم را و روزگارم را سیاه کن آنگاه
مرا بکش بالا چونان که خرخره ام جریحه دار شود

علاج دلتنگی زیارت است و غم است و نا امید شدن
جهان مگر با غم به نا امید شدن امیدوار شود

به دست مرگ مگر تو را هوس نکنم که زنده ایست علیل
گناهکاری که به توبه میخواهد درستکار شود

زبان چموش من است بگو پیاده شود کسی که میترسد
گوش قطار من است به هر که سیلی نیست بگو سوار شود

بباف دارم راه و روزگارم را سیاه کن آنگاه
مرا بکش بالا چونانکه خرخره ام جریحه دار شود

گیسو

به قربونه صدای عشقو گیسوی بد اقبالش
دلوم از مو بریده بی هوا افتاده دنبالش
به قربونه صدای عشقو گیسوی بد اقبالش
دلوم از مو بریده، آی دلوم از مو بریده، بی هوا افتاده دنبالش

به دست امن یار من پرنده اعتماد میکرد
شنیدنه صداش انگار عمر منو زیاد میکرد
مثاله قاصدک تو باد نکنه بی دفاعست یارم
نمیومد به چشماش خواب یعنی الان کجاست یارم

نصیبم از رخه ماهش به جز بغضه غروبی نیست
دریغا بخته ما انگار امانت دار خوبی نیست
حسود به ما شبیخون دله بی کس دله تنها
دیگه این یادگاری رو نمیشه پس گرفت از ما

بگو طعنه زدن مردم دله بی صاحبه ما رو
یه دم طاقت نمیاورد کسی مصائبه ما رو
نپرسیدم که اون چشما ادامه ی کدوم دریاست
قسم به اون نگاه مست قیامت تو همین دنیاست

به دست امن یار من پرنده اعتماد میکرد
شنیدنه صداش انگار عمر منو زیاد میکرد
مثاله قاصدک تو باد نکنه بی دفاعست یارم
نمیومد به چشماش خواب یعنی الان کجاست یارم