عشق

عشق هر جا رو کند، آنجا خوش است

گر به دریا افکند، دریا خوش است

گر بسوزاند در آتش، دلکش است

ای خوشا آن دل، که در این آتش است

تا بینی عشق را آینه وار

آتشی از جان خاموشت بر آر

هر چه می خواهی به دنیا نگر

دشمنی از خود نداری سخت تر

عشق پیروزت کند بر خویشتن

عشق آتش می زند در ما و من

عشق را دریاب و خود را واگذار

تا بیابی جان نو خورشیدوار

عشق هستی زا و روح افزا بود

هر چه فرمان می دهد زیبا بود

فریدون مشیری

آهای صدای بارون

آهای صدای بارون، دقیقه های بی جون
بهش بگید، یادم نمیره تموم لحظه هامون
آهای صدای دریا، دلای سنگ و تنها!
بهش بگید بیاد که دلم، نمیرسه به فردا
با تو، روبراهـم، بعدِ تو نگاهــم، مریضه
عشقِ منی برگرد، نذار دیگه اشکام بریزه

حتی با همین درد، دیوونگیام کم نمیشه!
دیوونه ی شبگرد!، بیا دیگه واسه همیشه
پنجره، باز منم و این حالتِ دلگیرِ هوات
خاطره ساز! کجایی که کشته دلموُ، خاطره هات؟!
چیزی نگو!
همه چی رو می شنوم، از جفتِ چشات
چیزی نپـــرس!
دو، سه روزه، بد گره زدی بغضموُ به صدات

آهای صدای بارون، دقیقه های بی جون
بهش بگید، یادم نمیره تمومِ لحظه هامون
آهای صدای دریا، دلای سنگ و تنها!
بهش بگید بیاد، که دلم نمیرسه به فردا
با تو، روبراهـم
بعدِ تو، نگاهــم مریضه
عشقِ منی برگرد، نذار دیگه اشکام بریزه
حتی با همین درد، دیوونگیام کم نمیشه!
دیوونه ی شبگرد!، بیا دیگه واسه همیشه

برگن2

شعر اول

جبر زندگی

خوش باشی هرجا که هستی توی این گردش تقویم
ما یه جاهایی حریف جبر زندگی نمیشیم

دور هم میگشتیم اما تو جهانای موازی
نرسیدن منطقی بود ته این دیوونه بازی

خوش باشی هرجا که هستی یادتم هرجا که هستم
من به رومم نمیارم که چقد بی تو شکستم

جنگل از بیرون قشنگه از تو که، چنتا درخته
اینکه محکم باشی اما، از درون بخشکی سخته

با تو تقدیرم گره خورد به یه مشت اما و اى کاش
بعد من مراقب اون خنده هاى لعنتیت باش

بعد من فکر خودت باش غصه رسم روزگاره
ما چه باشیم، چه نباشیم، زندگى ادامه داره

واسه ما گذشتن از هم یه مسیر ناگذیره
اما هیشکی جای مارو تو دل هم نمیگیره

آدما به مهربونی خیلی زود وابسته میشن
آدمای تنها زودتر ساده تر شکسته میشن

 

 

برگن 1

خداحافظ سرزمین من

Adieu Mon Pays

J’ai quitté mon pays
J’ai quitté ma maison
Ma vie ma triste vie
Se traîne sans raison

J’ai quitté mon soleil
J’ai quitté ma mer bleue
Leurs souvenirs se réveillent
Bien après mon adieu

Soleil! soleil de mon pays perdu
Des villes blanches que j’aimais
Des filles que j’ai jadis connues

J’ai quitté une amie
Je vois encore ses yeux
Ses yeux mouillés de pluie
De la pluie de l’adieu

Je revois son sourire
Si près de mon visage
Il faisait resplendir
Les soirs de mon village

Mais, du bord du bateau
Qui m’éloignais du quai
Une chaîne dans l’eau
A claqué comme un fouet

J’ai longtemps regardé
Ses yeux bleus qui fuyaient
La mer les a noyés
Dans le flot du regret

خداحافظ سرزمین من

سرزمینم را ترک کردم، خانه ام را ترک کردم.
زندگی من ، زندگی غمگین من بی هیچ دلیلی به درازا می کشد.
آفتابم را ترک کردم ، دریای آبیم را ترک کردم
خاطراتشان درست پس از خداحافظی ام بیدار می شوند.
آفتاب، آفتاب سرزمین گم شده ام
شهرهای سفیدی که دوستشان داشتم ، دخترانی که می شناختم .
یک دوست را ترک کردم ، چشمانش را همچنان می بینم
چشمانش را که خیس است از باران ، از باران خداحافظی .
لبخندش را باز می بینم ، درست نزدیک چهره ام
که بر شبهای روستای من پرتو می افکند.
اما از کناره ی کشتی ، که مرا از بندر دور می کند
زنجیره ای در دریا خودش را دیوانه وار به کشتی می کوبد.
مدت زمان طولانی ای به چشمان آبی اش می نگریستم که مرا جست و جو می کرد
و دریا در سیلاب حسرت غرقشان کرده بود

ایران

شادی

Yo bebo y bebo y bebo para olvidarte
Yo duermo y duermo y duermo para no pensar
Maldito mundo
Vivir para pagar por el pecado de amarte
Maldita tu
Suéltame
Te digo que vida no tengo
Y es port u culpa
Las noches igual que los dias
De soledad
Oh dio mio
Ayudame para matar este amor
Que esta en mi Corazon
Bandito dio salvame
Salo caminando en el camino de este mundo
Y no tengo mas fuerza para luchar
Pensaba que amarte fue el remedio del dolor
Pero el dolor se hizo grande mas y mas
Te dejo para siempre vida mia no te olvidas
Que soy hombre que existe para ti
Y el cante de mi vida te regalo para siempre
Hasta que llegue el dia del morir
Salo caminando en el camino de este mundo
Y no tengo mas fuerza para luchar
Pensaba que amarte fue el remedio del dolor
Pero el dolor se hizo grande mas y mas
Te dejo para siempre vida mia no te olvidas
Que soy hombre que existe para ti
Y el cante de mi vida te regalo para siempre
Hasta que llegue el dia del morir
Te dejo para siempre vida mia no te olvidas
Que soy hombre que existe para ti
Y el cante de mi vida te regalo para siempre
Hasta que llegue el dia del morir


I drink and drink and drink to forget
I sleep and sleep and sleep to avoid thinking
Damn world
Living to pay for the sin of loving you
Damn you
Let go
I tell you I have no life
And it is your fault
Nights like day
Lonely
Oh My God
Help me to kill this love
That is in my heart
Praise God
Save me
Just walking in the way of this world
And I have no strength to fight
I thought that love was the cure of pain
But the pain became more and more large
I leave you forever, my darling, do not forget
I’m there for you man
And the song I give my life forever
Until the day of death

من می نوشم و می نوشم و می نوشم تا فراموشت کنم
من می خوابم و می خوابم و می خوابم تا فکر نکنم
لعنت به دنیا(دنیای لعنتی)
زندگی را پرداختم برای گناه و خطای عشق تو
لعنت به تو
ولم کن! (بذار برم!)
به تو میگم که من جانی ندارم
و این تقصیر توست
شب ها و روزها ی تنهایی مثل هم هستند
اوه خدای من!
کمکم کن تا این عشقی که در قلبم هست را بکشم
ای خدای مقدس منو حفظ کن
تنها در جاده های این دنیا قدم برمیدارم
من دیگر توانایی برای جنگیدن ندارم
من فکر میکردم که عشق تو درمان درد و رنج هاست
ولی رنج ها بیشتر و بیشتر رشد میکنند و قوی تر می شوند
من تورا برای همیشه ترک میکنم عشق من ، فراموش نکن که تنها مردی که برای تو وجود دارد من هستم
و من ترانه زندگی ام را برای تو میخوانم برای همیشه
تا روزی که بمیرم