زمستونم اگه برگشت میره

رفیقم چی بگم بارونه حالم
مثل اشکای من رو شونه تو
می ترسم سر بذارم روی دستات
یهو سقفش بریزه خونه تو

یه وقتایی چقد کم میشه مرهم
همون وقتا که درد دل زیاده
یه وقتایی میخوای دیوونه باشی
می بینی تو شهر عاقل زیاده

جدایی با جدایی فرق داره
یکی با عشق اومد خسته تن رفت
یکی اونه که من از دست دادم
گمون کردم خودش از دست من رفت

شکستن با شکستن فرق داره
گاهی بغضت شکسته چکه میشی
گاهی سنگی به شیشه ت میزنن که
با هر تکه هزاران تکه میشی

چقد خالی شده آغوشم از عشق
مثل کوهی که از یک دشت میره
همین آهوی زیبای تو بیشه
زمستونم اگه برگشت میره

میرم دنبال ردپایی در برف
می بینم آب شد جاری شده رود
دلم تنگه برای هر چی که نیست
دلم تنگه برای هر چی که بود

جدایی با جدایی فرق داره
یکی با عشق اومد خسته تن رفت
یکی اونه که من از دست دادم
گمون کردم خودش از دست من رفت

شکستن با شکستن فرق داره
گاهی بغضت شکسته چکه میشی
گاهی سنگی به شیشه ت میزنن که
با هر تکه هزاران تکه میشی

خوش بو ترین عطری که میشناسم

دیوونه ی چشمای مشکیتم
دیوونگی هم عالمی داره
چشمای تو افتاده به جونم
دست از سر من برنمیداره

دور از تو قلبم خیلی آشوبه
بودن کنارت خیلی جذابه
اونقدر ماهی که شبا مهتاب
وقتی تو میخوابی نمیتابه

خوش بو ترین عطری که میشناسم
بوی نم بارون رو موهاته
از چی بگم وقتی که میدونی
دنیای من ما بین دستاته

دیوونه ی چشمای مشکیتم، دیوونگی هم عالمی داره
چشمای تو افتاده به جونم، دست از سر من برنمیداره

وقتی نگاهم میکنی انگار
از کنج پلکت قند میریزه
من پیش تو آروم آرومم
هر ثانیه ام از عشق لبریزه

خوش بو ترین عطری که میشناسم، بوی نم بارون رو موهاته
از چی بگم وقتی که میدونی، دنیای من ما بین دستاته

لالا لالا

لالا لالا گل زیره
دلم پیش دلت گیره

لالا لالا گل سنجد
بریم باهم، گوشه ای دنج

لالا لالا گل سنبل
غزل خونت شم، همچون بلبل

لالا لالا گل سوسن
لبم بوسی، لبت بوسم

لالا لالا گل لاله
تو خود می، من پیاله

لالا لالا گل پر پر
نبینی غم، نبینی درد

لالا لالا گل بی تاب
هر جا هستی، خدا همرات

قلک

میخوام یه قلک بسازم از دلم
حواسمو جمع کنم و یه روزی به وقتش
که پر شد،
بشکنمش و آبروی عشقو بخرم!

میخوام یه قلک بسازم از دلم،
که وقتی
که صبح شد،
که رد شد،
تمام بد دلی ها
تمام دل خوری ها…
تموم لحظه هایی،
که سر شد،
به ترس و به وحشت،
از این که یار نباشه،
رفیق و پا نباشه،
به عهدش وفا نباشه

همه تلخیا رو بقچه کنم و دور بریزم
جای عشقو تو دل وا کنم و
آبروی عشقو بخرم!

میخوام یه قلک بسازم از دلم
خاطره های خوب و سوا کنم و جیرینگی
توی دلش بریزم!

یه روزی که پر شد قلکم،
از همه
خاطراتت،
نگاهت،
کلامت،
مرامت،
اونوقت بدجور میشم اسیر و رامت…

چادرمو سر میکشم، سُرمه میکشم به چشمام،
خنده رو میشونم رو لب هام، پاشنه ها رو ور میکشم،
رَوونه میشم به بازار،
به جایی که عشق و عاشقی حراجه

عاشقا شدن یه دلّال
همه حالشون خرابه،
آخ
رونق کارشون کساده!

میونِ این آشفته بازار
من یکی
به یادت،
به عشقت،
فارغ از قیمت و گرونی
به امیدی که مهربونی،
آی اومدی که بیای و بمونی

این دلو به پات میشکنم
هرچی توش دارمو میریزم،
رو سنگ فرش بازار و
آبروی عشقو میخرم…

نفس کشیدن سخته

نفس کشیدن سخته تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی به تو رسیدن سخته

نفس کشیدن سخته تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی به تو رسیدن سخته

منو به غمام سپردی همه آرزومو بردی
همه جا اسمتو بردم یه بار اسممو نبردی

واسه ی شب زمستون همه هیزمو سوزوندی
واسه ی پنجره ی کور توی خونمون نموندی

نفس کشیدن سخته تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی به تو رسیدن سخته

نفس کشیدن سخته تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی به تو رسیدن سخته
منو به غمام سپردی همه آرزومو بردی
همه جا اسمتو بردم یه بار اسممو نبردی

واسه ی شب زمستون همه هیزمو سوزوندی
واسه ی پنجره ی کور توی خونمون نموندی

نفس کشیدن سخته تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی به تو رسیدن سخته

نفس کشیدن سخته تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی به تو رسیدن سخته