دوباره زنده شدم

دوباره زنده شدم
بعد از این همه مردن

به خانه آمده ام
بعد از این همه تردید

دوباره پنجره ام
بعد از این همه دیوار

به اعتماد چشم تو
بعد از این همه تردید

شبیه مرهمی که روان است
تمام زخم های مرا بردی

مرا گرفتی از من تنها
به دست هیچ سپردی

نفس نکشیده ام پیش از تو
هوا اگر هوای تو باشد

غزل نمی شنوم بعد از تو
صدا اگر صدای تو باشد

♫♫♫

چقدر هرچه بخواهم بجویم و تو نباشی

چقدر عطر تنت را ببویم و تو نباشی

نفس نمیکشم

که بی تو در تو بمیرم

به آتشم بکش

که جان تازه بگیرم

ببین نه زود و دیرم

تو بال شعله ی من باش

که خاک بستر من نیست

به عشق تن بده

مرا به من بده

به من در عمق نگاهت که ناکجای جهان است

وطن بده

نفس نمیکشم

که بی تو در تو بمیرم

به آتشم بکش

که جان تازه بگیرم

ببین نه زود و دیرم

دوباره زنده شدم

دوباره زنده شدم

حاااال

چی می خوای از دلم چجوری راحتی
چیه تو چشمای توی خجالتی
نکنه باز بگی تو رو دوست ندارم
♫♫♫
دل من عاشقه دل تو با منه دیگه
دیگه نذار چیزی دلتو بشکنه
مگه چی کم داره واسه تو کم بزارم
♫♫♫
من به تو دلخوشم نرو ، خیلی دوست دارم تو رو
پای تو انتهای جون ، عمر منی پیشم بمون
بد به دلت نذار بیاد ،  قربون اشک و گریه هات
جون منو ازم بگیر ، زندگی کن برام نمیر
♫♫♫
حال و هوای من به سرت اومده ، تموم عاشقی چشاتو نم زده
نذار به سادگی دلت ازم بگیره
بذار تموم اون با تو سفر کنه
نشه یه ثانیه نباشی سر کنه
می دونی میدونم قصه مون بی نظیره
♫♫♫
من به تو دلخوشم نرو ، خیلی دوست دارم تو رو
پای تو انتهای جون ، عمر منی پیشم بمون
بد به دلت نذار بیاد ،  قربون اشک و گریه هات
جون منو ازم بگیر ، زندگی کن برام نمیر

مو چتو دل خوش کُنم ، لا این ای همه بَرد

گفته بودم بی تو میمیرم ولی اینبار نه
گفته بودی عاشقم هستی ولی انگار نه

هر چه گویی دوستت دارم به جز تکرار نیست
خو نمی گیرم به این تکرار طوطی وار نه

تا که پابندت شوم از خویش میرانی مرا
دوست دارم همدمت باشم ولی سربار نه

قصد رفتن کرده ای تا باز هم گویم بمان
بار دیگر می کنم خواهش، ولی اصرار نه

گه مرا پس میزنی گه باز پیشم میکشی
آنچه دستت داده ام نامش دل است، افسار نه

آسمو اوری گره ، دنیانه کرِد سرد
مو چتو دل خوش کُنم ، لا این ای همه بَرد

میروی اما خودت هم خوب میدانی عزیز
می کنی گاهی فراموشم ولی انکار نه

سخت میگیری به من با این همه از دست تو
میشوم دلگیر شاید نازنین بی زار نه

گه مرا پس میزنی گه باز پیشم میکشی
آنچه دستت داده ام نامش دل است افسار نه
دادم و ای بی دادم ای مندم خومه تک
مر قیامت بنشونمون کِل یک
مر قیامت بنشونمون کِل یک
ترجمه دو بخش لری:
آسمون ابری شد و دنیا رو سرد کرد
من چجوری دلم خوش باشم ، بین این همه سنگ-منظورش مردم دل سنگه
ای داد بی داد خودم تنها موندم
مگر قیامت بشه که ما دوباره با هم باشیم

الهی به امید تو

به ما گفتند باید بازی کنید.
گفتیم با کی؟ گفتند با دنیا.
تا خواستیم بپرسیم بازی چی ؟
سوت اغاز بازی رو زدن, فقط فهمیدم خدا تو تیم ماست.
بازی شروع شد و دنیا پشت سر هم به ما گل میزد ولی نمیدونم چرا هر وقت به نتیجه نگاه میکردم, امتیازها برابر بود.
تو همین فکر بودم که خدا زد به پشتم, خندید و گفت:
نگران نباش تو وقت اضافه میبریم حالا بازی کن! گفتم اخه چطوری ؟
بازم خندید و گفت: خیلی ساده فقط پاس بده به من, باقیش با من. …
پس الهی به امید تو

شب بارونى

اونجا واسه تو شده خونه، اینجا واسه من زندونه
تو شادى با اون نمى دونى، چى مى کشه این دل دیوونه

تن دادى به اون تو چه راحت، دوریم واسه تو شده عادت
برگرد و بیا میمیره برات، هنوز این دل بى طاقت

خوشحالم از اینکه تو میخندى، از غصه من دیگه دل کندى
یادت نمیاد منو باز دلتو، به یکى دیگه مى بندى

کشتى دلمو به چه آسونى، تو که قاتل خاطره هامونى
اشکام مى ریزن هنوزم بى تو باز تو این شب بارونى

شب بارونى

گفتى که برو پى کارت، گفتى که شده کس و کارت
گفتم با دوست دارماش دیگه کى مثه من میده آزارت

گفتم نمیزاره حسودى، که نگم همه بود و نبودى
گفتى تورو دوست داشتم ولى، تو عشق بچگیهام بودى

خوشحالم از اینکه تو میخندى، از غصه من دیگه دل کندى
یادت نمیاد منو باز دلتو، به یکى دیگه مى بندى

کشتى دلمو به چه آسونى، تو که قاتل خاطره هامونى
اشکام مى ریزن هنوزم بى تو تو این شب بارونى