دوباره زنده شدم
بعد از این همه مردن
به خانه آمده ام
بعد از این همه تردید
دوباره پنجره ام
بعد از این همه دیوار
به اعتماد چشم تو
بعد از این همه تردید
شبیه مرهمی که روان است
تمام زخم های مرا بردی
مرا گرفتی از من تنها
به دست هیچ سپردی
نفس نکشیده ام پیش از تو
هوا اگر هوای تو باشد
غزل نمی شنوم بعد از تو
صدا اگر صدای تو باشد
♫♫♫
چقدر هرچه بخواهم بجویم و تو نباشی
چقدر عطر تنت را ببویم و تو نباشی
نفس نمیکشم
که بی تو در تو بمیرم
به آتشم بکش
که جان تازه بگیرم
ببین نه زود و دیرم
تو بال شعله ی من باش
که خاک بستر من نیست
به عشق تن بده
مرا به من بده
به من در عمق نگاهت که ناکجای جهان است
وطن بده
نفس نمیکشم
که بی تو در تو بمیرم
به آتشم بکش
که جان تازه بگیرم
ببین نه زود و دیرم
دوباره زنده شدم
دوباره زنده شدم