می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند
ستایش کردم ، گفتند خرافات است
عاشق شدم ، گفتند دروغ است
گریستم ، گفتند بهانه است
خندیدم ، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم
( دکتر علی شریعتی )
***
من دیگه خسته شدم بس که چشام بارونیه
پس دلم تا کی فضای غصه رو مهمونیه
من دیگه بسه برام تحمل این همه غم
بسه جنگ بی ثمر برای هر زیاد و کم
وقتی فایده ای نداره غصه خوردن واسه چی
واسه عشقهای تو خالی ساده مردن واسه چی
نمی خوام چوب حراجی رو به قلبم بزنم
نمی خوام گناه بی عشقی بیافته گردنم
نمی خوام در به دره پیچ و خمه این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزومه آماده شم
یا یه موجود کم و با افاده شم
وایسا دنیا وایسا دنیا من می خوام پیاده شم
همه حرف خوب می زنن اما کی خوبه این وسط
بد و خوبش به شما ما که رسیدیم ته خط
قربونت برم خدا چه قدر غریبی رو زمین
آره دنیا ما نخواستیم دل و با خودت نبین
نمی خوام در به دره پیچ و خمه این جاده شم
واسه آتیشه همه یه هیزمه آماده شم
یا یه موجود کم و پر افاده شم
وایسا دنیا وایسا دنیا من می خوام پیاده شم
این همه چرخیدیو چرخوندی آخرش چی شد
اون بلیط شانس بگو قسمت کی شد
همه درویش همه عارف جای عاشق پس کجاست
این همه طلسم و بکرجای خوش دنیاکجاست
نمی خوام در به دره پیج و خمه این جاده شم
واسه آتیشه همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجوده کمو پر افاده شم
وایسا دنیا وایسا دنیا من می خوام پیاده شم
****
کجایی مرگ ؟ زندگی مرا کشت!!!؟