این بهار مال من و مال تو نیست

میشه امسال یه جسارت بکنم
حرفامو با شما قسمت بکنم
آخر سال و من بی اختیار
دوست دارم کمی نصیحت بکنم
این بهار مال من و مال تو نیست
سال نو سال من و سال تو نیست
این بهار ادامه ی زندگیه
ریشه و خاطره و بچگیه
این بهار مال مادربزرگیه
که در خونه شو هیشکی در نزد
همه روزاشو تو تنهایی شمرد
یه نفر حتی یه روزم سر نزد
این بهار مال همون کودکیه
که لباسش از خودش بزرگتره
همه سال کار میکنه تا شب عید
از پدر یه آبرویی بخره
نوبهارشون مبارک
فصل سبزشون مبارک
کوه سنگین نداشتن
روی دوششون مبارک
بی خیالیمون مبارک
ماه و سالمون مبارک
سفر دورو دارازه به شمالمون مبارک
این بهار مال من و مال تو نیست
سال نو سال من و سال تو نیست
این بهار ادامه ی زندگیه
ریشه و خاطره و بچگیه
این بهار مال هموناییه که
نمی خوان سفره ی هفت سین بچینن
تا مبادا وقتی سفره چیده شد
جای هرکی رفته خالی ببینن
این بهار مال هموناییه که
سوز سرما رو تحمل میکنن
سر چهارراه پشت یک چراغ سرخ
وطن و ایران و غرق هزار گل میکنن
نوبهارشون مبارک
فصل سبزشون مبارک
کوه سنگین نداشتن
روی دوششون مبارک
بی خیالیمون مبارک
ماه و سالمون مبارک
سفر دورو درازه به شمالمون مبارک
این بهار مال من و مال تو نیست
سال نو سال من و سال تو نیست
این فقط ادامه ی زندگیه
ریشه و خاطره و بچگیه