دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده
انقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده
دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده
تنها مدارا می کنیم دنیا عجب جایی شده
هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن می کنم
آینده ی این خونه رو با شمع روشن می کنم
هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن می کنم
آینده ی این خونه رو با شمع روشن می کنم
در حسرت فردای تو تقویممو پر می کنم
هر روز این تنهایی رو فردا تصور می کنم
هم سنگ این روزای من حتی شبم تاریک نیست
اینجا به جز دوری تو چیزی به من نزدیک نیست
هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن می کنم
آینده ی این خونه رو با شمع روشن می کنم
هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن می کنم
آینده ی این خونه رو با شمع روشن می کنم
دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده
انقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده
دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده
تنها مدارا می کنیم دنیا عجب جایی شده
این شعر رو هم دوست دارم
امیدوارم تن پوشی که داری، انقدر بزرگ و خوب و راحت باشه که حد نداشته باشه
—
مسیحا:
ممنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــون