آسمون و ریسمون

از خدا خواستم به من همه چیز بدهد تا از زندگی لذت ببرم
خدا گفت : به تو زندگی دادم تا از همه چیز لذت ببری!
.
.
.
خاطراتی که
سرد کنند،
خسته کنند،
نا امید کنند،
و به پوچی و بی خیالی بکشانند،
خاطره نیستند
بیماری اند؛
جنون
.

.
.
گذشته خاطره است،
در خاطره چیزی جز انگیزه نباید حضور داشته باشد
خاطراتی که
بگریانند،
بسوزانند،
بشکنند،
به درد بیاورند؛
اما بر نیانگیزند،
خاطره نیستند،
زهرند
.

.
.

حالا از همه میپرسم
اگه یه روز یه تابلو بزرگ تو آسمون بود که همه دنیا میدیدنش
چی روش مینوشتی؟؟؟

.

.

.

.

.

.

مسیحا

13 دیدگاه برای “آسمون و ریسمون

  1. سلام
    روز اول کاریتون بخیر و خوشی. تا آخر سال امیدوارم همینطور خوش و سلامت و توپ و عالی و اینا بگذره.
    جناب مسیحا! شما نمی خوایین یه پست بنویسین؟؟؟ یک سال شد ننوشتین ها!! دلمون تنگ شده برای نوشته هاتون.

    مسیحا:
    سلام
    روز اول کاری و تحصیلی شما هم بخیر و خوشی
    شما که دیگه حسابی منو شرمنده کردین
    قبل از اینکه این کامنت شمارو بخونم و جواب بدم
    یه پستمو آزاد کردم
    ببخشید فقط دیر آزاد شد

  2. سلام
    این اولین پیامم بعد از یک سال هست که برات میذارم!!!
    سال نوت مبارکم باشه. امیدوارم هر چیزی رو که می خوایی و دوست داری و به خیر و صلاحت هست، بهش برسی و سال خوبی رو داشته باشی. اول از همه هم سلامتی برات آرزو می کنم.


    مسیحا:
    سلام
    ممنون دوست عزیز
    سال نو شما هم مبارک
    سال خوبی داشته باشی
    اسلام اصلا به خطر نمیافتد
    بسیار ممنون

  3. ای جان اینجا چه خوشگل شده :X
    خوب هستین مسحیای عزیز؟
    من شرمنده شما هستم همیشه لطف داشتین بهم آدرس هارو گم کرده بودم
    ایشالا سال خیلی خوبی داشته باشین

    مسیحا:
    سلام دوست عزیز
    شما هم خوب و خوش باشید
    سال نو شما مبارک و سال بسیار خوبی داشته باشی

  4. سلام
    خوبین؟
    عیدتون پیش پیش مبارک.

    مسیحا:
    سلام
    ممنون دوست عزیز
    عید شما هم مبارک باشه
    سال خوبی داشته باشی دوست عزیز

  5. سلام
    من حتما روش مینوشتم : خدایا دوستت دارم!
    مسیحای عزیز خوبی؟ دلمون برای پستهای قشنگت تنگ شده بود! به ما هم سری بزن!

    مسیحا:
    سلام دوست عزیز
    من خوبم فقط مشغله کاری آخر سالم بسیار شده
    به روی چشم
    حتما سر میزنم

  6. سه روزا دارم هی میام این پستت رو می خونم و هی فکر میکنم در موردش. هی دارم با خودم کلنجار میرم.

    مسیحا:
    خوووووووب
    نتیجه؟
    در مورد این پستم نظر ندادیا
    تازه یه سوال هم پرسیدما!!!

  7. سلام :
    خوبی ؟ خیلی وقت بود نیومده بودم اینجا 🙂
    الان که اومدم با یک سوال سخت رو به رو شدم !
    باید فکر کرد !
    راستی من فکر کنم خیلی وقته که مجنونم ! از این خاطره های زهر ماری زیاد دارم !

    مسیحا:
    خاطره
    من همه خاطراتم داره پاک میشه
    یه جوری حس میکنم آلزایمر خاطره گرفتم
    گاهی خوبه
    و
    گاهی بد

  8. خاطره های بد که هییییییچ….

    خاطره های خوب زندگی رو از آدم می گیرن
    لبخند رو از لبای آدم می دزدن

    مسیحا:
    خاطره دیگه گذشتس
    باید در حال زندگی کرد و به آینده نگاه کرد
    ماندن در گذشته یعنی ذره ذره پوسیدن

دیدگاه ها بسته شده.