امرداد دوستت دارم

سلام

ماه خیلی پر برکت و پر کاری رو پشت سر گذاشتم

اما از جهتی هم ماهی بود که نیمی از ماه رو نتونستم به وبلاگ دوستان سر بزنم که خیلی شرمنده دوستان شده ام

اول یه تعبیر از امرداد رو که دوستی (نیما) توی فیس بوک برام نوشته بود می نویسم

در ادبیات کهن پارسی ماه شیر(برج اسد،معرب)را بجهت رویش و برداشت محصولات از کشتزارها و باغات و افزایش رونق کسب و کار ماه زندگی و فراوانی دانسته پس آنرا امراد نامیدند.

(حرف الف در پارسی کهن در ابتدای کلمه ای اگر قرار میگرفت معنی آن واژه را معکوس و متضاد میگرداند، در واقع مرداد که معنی ازدیاد مردن دارد با حرف الف درابتدای آن به فراوانی زندگی مبدل میشود)

برای من این امرداد ماه واقعا امرداد بود ، ماهی بود که فراوانی زندگی را در وجودم حس کردم ، به معنای واقعی فعالیت داشتم و به معنای واقعی کار کردم و از تمام دقایقم استفاده کردم

ماه امرداد به ماه رمضان هم که رسید برای من شد پر از فعالیت ، فعالیتی که هر چند تعدادی از برنامه هامو بهم زد اما به جهاتی برام خیلی هم مفید بود

از همه دوستان که بهم سر زدن و توی این ماه کنارم بودن بسیار ممنونم ، به همه امردادیها این ماه که سالروز تولدشون بود یه تبریک جمعی میگم و امیدوارم همیشه شاد و خوشحال ببینمشون

حالا داره ماه شهریور نزدیک میشه

به متولدین این ماه تولدشونو تبریک میگم

اول و خیلی مخصوص به یکی از اعضای خانواده خودم که خیلی هم برام عزیزه تولدشو تبریک میگم

دوم به سرکار خانم مرحومه مغفوره تبریک میگم برای خودش آرزوی شادی و خوشی می کنم و برای پدربزرگش آرزوی سلامتی دارم

سوم به یکی از دوستانی که تازه افتخار دوستی با ایشون رو داشتم که این ماه مراسم ازدواجشونه و خیلی خیلی  براش آرزوش خوشبختی میکنم

و در آخر برای همه آرزوی سلامت ، سعادت ، شادکامی و موفقیت دارم

امرداد دوستت دارم

27 دیدگاه برای “امرداد دوستت دارم

  1. خب خدارو شکر که تو نمیترسی
    😀
    آمپول که ترس نداره اصلا!!!!!! (الان پیام بهداشتی دادما)

    مسیحا:
    بله
    میدونم کی نمیترسه !!!
    مرسی از پیامت

  2. اوا به من چه آخه!
    سحر تهدید میکنه پای من میذاری؟
    من روحمم خبر نداره سحر داره چی کار میکنه…باور کن جدی میگم.

    مسیحا:
    شما همیشه راس میگی
    فقط ته نداره
    :دی

  3. یعنی تو موهای آقای آینده مارو کندی؟
    یعنی تو؟ موهای….آقای آینده مارو کندی؟
    چطوری دلت اومد آخه؟
    :(((((((((
    من الان انقدر تحت تاثیر قرار گرفتم که نمی تونم برم شکایتت رو بکنم به پدرت

    مسیحا:
    چون میدونستیم شما کچل خوشت میاد
    فقط به خاطر تو کندیم
    😉
    بازم منو تهدید میکنه
    سحر هم میاد خط و نشون میکشه
    چه خبره؟

  4. مسیحا خان شما هوای خودتو داشته باش که داریم دسته جمعی البته به همراه بابایی واست نقشه ها میکشیم. نگی نگفتی!!!

    مسیحا:
    خدایا به من رحم بفرما
    دوباره چه نقشه ای کشیدین؟

  5. مسیحاااااااااااا شما ماهی ..تاجی سری، گلی، بلبلی..اصلا همه چیزای خوبی

    مسیحا:
    شما عزیزی
    خیلی خووووبی
    اما بعد زنگ تفریحت برو درستو بخون
    البته میدونم با زبون روزه درس خوندن خیلی سخته
    اما قول میدم اگر قبول بشی یه جایزه تووووپ پیشه من داری

  6. کی از آمپول میترسه؟ نچ نچ نچ
    مسیح تو میترسی از آمپول؟؟؟ وای وای وای
    (نیش خیلی بیشتر باز)
    هاهاهاها هی هی هی هی …

    مسیحا:
    من نمیترسم
    بیچاره اونایی که میترسن

  7. میشه الهام در هفته چند روز گردهمایی بذاره بریم دستشو بکشه رو سرمون؟
    یا اگر تعداد زیاده، میشه تو شیشه بریزه بهمون بده خودمون تو خونه بکشیم رو سرمون؟

    مسیحا:
    میشه قرضشو هم درست کنه بعد افطار میل بفرمائید
    آمپولشم هست مثل پنادره اگر میخوای تاثیرش زیاد باشه ازش بگیر :دی
    (آیکون نیش خیلی باز – چون میدونه یکی از آمپول میترسه)
    ها ها ها ها

دیدگاه ها بسته شده.