مجید خراطها

 
 
درنسل جدید خوانندگان پاپ عده ای هستند که دوست دارند کم کار باشند یکی از این خوانندگان مجید خراطها خواننده جوانی است که خیلی زود
 
خودرا در بین بهترین های پاپ به اهالی موسیقی نشان داد.
 
او در عرصه موسیقی و خوانندگی به موفقیت های قابل توجهی دست پیدا کرده و می کوشد در این عرصه تاثیرگذار و اندیشمند باشد.
 
یکی از مشخصه های این خواننده ی محبوب این است که آهنگ و موسیقی و ترانه را جدی میگیرد.
 
شاید به این دلیل است که آثارش به دل می نشیند و روح را نوازش میدهد.
 
در این میان چیزی که باعث ماندگاری آثار او میشود و او را از دیگر خوانندگان متمایز میکند سوز صدای اوست. صدایی آمیخته با عشق و احساس و غم که شنونده با هر بار شنیدن کارهایش نه تنها به دلزدگی و تکرار نمی رسد بلکه برای همیشه برای او تازگی خواهد داشت.
 
در میان اهالی موسیقی خوانندگان جوان زیادی آمدند و تمام تلاش خود را کردند تا برای خود شهرت و محبوبیتی به هم زنند و به قولی رو کم کنند. فعالیت هایی نظیر : استفاده کردن از صدای دیگر خوانندگان – ویرایش صدا از طریق دستگاههای کامپیوتری – ساختن کلیپ ویدیو و پخش مکرر از شبکه های ماهواره ای و …
 
که البته عده ای در این میان به آنچه خواستند رسیدند و ماندگار شدند.
 
اما به جرات میتوان گفت مجید خراطها صاحب صدا و شعری کاملا متفاوت است. صدایی که درگذشته متعلق به هیچ خواننده ای نبوده و به
 
هیچ سیستم و دستگاه امروزی سپرده نشده است که دلنشین شود بلکه در واقع ریتم و سوز صدای او به تنهایی زیباست و به همین دلیل است که
 
تمامی کارهای او قابل تحسین است.
 

البته ناگفته نماند که ذوق این هنرمند تنها در خوانندگی خلاصه نمیشود بلکه وی ترانه سرایی-آهنگسازی- تنظیم و نوازندگی را برای خود
 
و آثار سایر هنرمندان نیز به عهده میگیرد که نتیجه آن چیزی نمیشود جز یک اثر خاطره انگیز و جاودانه.
 
این هم ترانه هایی که خود مجید خراطها خوانده و خود سراییده……..
 
 

 
بی تو این روزای روشن واسه من تاریک و تاره
وقی بی تو تک و تنهام زندگیم منم نداره
از همون روزی که رفتی دل به هیچ کسی ندادم
فکر میکردم میرسی یه روز تو بیکسیم بدادم
گفتن لحظه آخر واسه من هنوز سواله
دیدن دوباره تو فقط تو خواب و خیاله
لحظه های آخر تو توی قلب من میمونه
هیشکی مثل من بلد نیست قدر چشماتو بدونه
رفتی و چشمای خیسم یادگاری از تو مونده
بی وفاییات هنوزم تورو رو از دلم نرونده
چشم براه تو میمو

انگلیسی زبان سختی هست


انگلیسی زبان سختی هست … البته برای بعضیها!
این یه داستان کاملا واقعی از سفیر ژاپن در ایلات متحده آمریکاست
 
 
 
چندی پیش سفیر ژاپن که برای جلسه ی مهمی در واشنگتن باید به دیدار باراک اوباما میرفت قبل از حضور در میتینگ سعی کرد چند کلمه ای انگلیسی یاد بگیره (در حد حال و احوال پرسی)
 
استادآقای مری از اون خواست تا پس از دست دادن با باراک اوباما مکالمه رو با این جمله شروع کنه:
 ?how are you (چطورید)
 
سپس گفت احتمالا پرزیدنت هم خواد گفت : I’m fine and you?
 
 حالا شما بگید Me too (من هم همینطور)
 
بعد از این مترجمان شما همه چیز رو در دست خواند گرفت!
 
اما همه چیز طبق پیشبینی پیش نرفت
 
وقتی آقای مری ، اوباما رو دید به اشتباه گفت : Who are you (بجای how)
 
یعنی : شما؟!!!
 
اوباما که شکه شده بود پاسخ داد : خوب من همسر میشل هستم ها ها ها . . .
 
مری : من هم همینطور ها ها ها . . .
 
سپس ساعتها در اتاق جلسه در سکوت نشستند!!
 
 
 
 
 
 

موفقیت مردها!!!

 
 
می‌گویند زن‌ها در موفقیت و پیشرفت شوهرانشان نقش به سزایی دارند
ساعد مراغه‌ای از نخست وزیران دوران پهلوی نقل کرده بود
زمانی که نایب کنسول شدم با خوشحالی پیش زنم آمدم و این خبر داغ را به اطلاع سرکار خانم رساندم
اما وی با بی‌اعتنایی تمام سری جنباند و گفت «خاک بر سرت کنند؛ فلانی کنسول است؛ تو نایب کنسولی ؟
گذشت و چندی بعد کنسول شدیم و رفتیم پیش خانم؛ آن هم با قیافه‌ای حق به جانب
باز خانم ما را تحویل نگرفت و گفت «خاک بر سرت کنند؛ فلانی معاون وزارت امور خارجه است و تو کنسولی ؟
شدیم معاون وزارت امور خارجه؛ که خانم باز گفت خاک بر سرت؛ فلانی وزیر امور خارجه است و تو… ؟
شدیم وزیر امور خارجه گفت فلانی نخست وزیر است… خاک بر سرت کنند 
القصه آن که شدیم نخست وزیر و این بار با گام‌های مطمئن به خانه رفتم و منتظر بودم که خانم حسابی یکه بخورد و به عذر خواهی بیفتد
تا این خبر را دادم به من نگاهی کرد؛ سری جنباند و آهی کشید و گفت 
 
 
خاک بر سر ملتی که تو نخست وزیرش باشی