دلم می‌خواد به اصفهان برگردم


دلم می‌خواد به اصفهان برگردم
بازم به اون نصف جهان برگردم
برم اونجا بشینم درکنار زاینده رود
بخونم از ته‌دل، ترانه و شعر و سرود
ترانه و شعر و سرود


خـودم اینجـا ، دلـم اونجـا ، همه راز و نیــازم اونجـاست
ای خدا ، عشق منو ، یار منو ، اون گـل نازم اونجـاست
چه کنم ، با کی بگم ، عقده دل را پیش کی خالی کنم
دردمو با چه زبون به اینو اون حالی کنم
دردمو با چه زبون به اینو اون حالی کنم

دلم می‌خواد به اصفهان برگردم
بازم به اون نصف جهان برگردم


آسمون گریه کنم برسر جانانه من
اشک ریزان شده دلدار درآن خانه من
ازغم دوری او همدم پیمانه شدم
همچو شبگرد غزلخون سوی میخانه شدم

مست و دیوانه شدم ، مست و دیوانه شدم
مست و دیوانه شدم ، مست و دیوانه شدم


بخدا این دل من پراز غمه
تمومه دنیا برام جهنمه
هرچه گویم من از این سوز دلم
بخدا بازم کمه ، بازم کمه

چه کنم ، با کی بگم ، عقده دل را پیش کی خالی کنم
دردمو با چه زبون به اینو اون حالی کنم
دردمو با چه زبون به اینو اون حالی کنم

دلم می‌خواد به اصفهان برگردم
بازم به اون نصف جهان برگردم

برم اونجا بشینم درکنار زاینده رود
بخونم از ته‌دل، ترانه و شعر و سرود
ترانه و شعر و سرود

دلم می‌خواد به اصفهان برگردم
بازم به اون نصف جهان برگردم

دلم می‌خواد به اصفهان برگردم
بازم به اون نصف جهان برگردم

منو حالا نوازش کن

منو حالا نوازش کن
که این فرصت نره از دست
شاید این آخرین باره
که این احساس زیبا هست

منو حالا نوازش کن
همین حالا که تب کردم
اگه لمسم کنی شاید
به دنیای تو برگردم

هنوزم میشه عاشق بود
تو باشی کار سختی نیست
بدون مرز با من باش
اگر چه کار دیگه وقتی نیست

نبینم این دمه رفتن
تو چشمات غصه میشینه
همه اشکاتو میبوسم
می دونم قسمتم اینه

تو از چشمای من خوندی
که از این زندگی خستم
کنارت اون قدر آرومم
که از مرگم نمی ترسم

تنم سرده ولی انگار
تو دستای تو آتیشه
خودت پلکامو می بندی
و این قصه تموم میشه

هنوزم میشه عاشق بود
تو باشی کار سختی نیست
بدون مرز با من باش
اگر چه دیگه وقتی نیست

نبینم این دمه رفتن
تو چشمات غصه می شینه
همه اشکاتو می بوسم
می دونم قسمتم اینه

عاشقت میمونم

خیلی باید رفت و رفت و رفت تا به جایی برسی که شعری را خیلی خاص و واقعی برای کسی بخوانی
این شعر میتونه عاشقانه و یا نفرین گونه باشد اما از ته دل باشد
اما در هر دو صورت از دل است و بر دل نشیند
این بار یک شعری که واقعا به دلم نشست و خیلی به آن گوش دادم اثر بسیار زیبای دیگری از شاهکار بینش پژوه و آنا به نام عاشقت میمونم بود
تقدیم می کنم به یک همراه عزیز و تقدیم به همه دوستان

دو نکته:
اول اینکه متن شعر را آورده ام و برای دیدن و شنیدن آن هم از لینکها می توانید استفاده نمایید
دوم اینکه شاید ، فقط می گویم شاید مجبور به خداحافظی و رفتن از دنیای مجازی شوم
بعد از اینکه از سال 1377 با این دنیای مجازی در BBSها آشنا شدم تا کنون دو زندگی داشتم
یکی واقعی و دیگری مجازی
حالا بهم توصیه شده که زندگی مجازیم را حذف کنم
هنوز هیچ تصمیمی نگرفته ام و حدود دو ماه اس که دارم بهش فکر میکنم
به نتیجه نرسیدم اما از همه دوستانم میخواهم که راهنماییم کنند و اگر تصمیم به رفتن گرفتم
بر سر مزار زندگی مجازیم مرا همراهی کرده و همراهم باشند

حالم بده بی تو داغونم

نرو نذار تنها بمونم

من بی تو میمیرم نرو

من بی تو میمیرم بمون

بدون تو کارم تمومه

حال من از حال تو بدتر

عشقت منو میکشه آخر

دارم میمیرم از دوری تو

دارم میمیرم واسه روزی که

تو رو تو آغوش بگیرم

تو آغوش تو بمیرم

قلبم داره از جا کنده میشه

هیچکس مثل تو نمیشه

عاشقت میمونم همیشه

عاشقت میمونم تا زندم

چه کنم با یادت

با این دلی که میخوادت

بعد از تو چه کنم با این عشق

حالم بده بی تو داغونم

نرو نذار تنها بمونم

دارم میمیرم از دوری تو

دارم میمیرم واسه روزی که

تو رو تو آغوش بگیرم

تو آغوش تو بمیرم

قلبم داره از جا کنده میشه

هیچکس مثل تو نمیشه

عاشقت میمونم همیشه

عاشقت میمونم تا زندم

برای آخرین بار آخرین بار

بذار ببوسمت فقط همین بار

شاید که فردایی نباشه

قلبم داره از جا کنده میشه

هیچکس مثل تو نمیشه

عاشقت میمونم همیشه

قلبم داره از جا کنده میشه

هیچکس مثل تو نمیشه

عاشقت میمونم همیشه

عاشقت میمونم تا زندم

چه کنم با یادت

با این دلی که میخوادت

بعد از تو چه کنم با این عشق

گلنار

گلنار گلنار کجایی که از غمت ناله می کند عاشق وفادار
گلنار گلنار کجایی که بی تو شد دل اسیر غم دیده ام گهربار

گلنار گلنار دمی اولین شب آشنایی و عشق ما بیاد آر
گلنار گلنار در آن شب تو بودی و عیش و عشرت و آرزوی بسیار

چه دیدی از من، حبیبم گلنار
که دادی آخر، فریبم گلنار
نیابی ای کاش نصیب از گردون
که شد ناکامی نصیبم گلنار

بود مرا در دل شب تار آرزوی دیدار
تا به کی پریشان تا به کی گرفتار
یا مده مرا وعده ی وفا راز خود نگه دار
یا بروی من خنده ها بزن قلب من بدست آر

چه دیدی از من، حبیبم گلنار
که دادی آخر، فریبم گلنار
نیابی ای کاش نصیب از گردون
که شد ناکامی نصیبم گلنار

******

لب خود بگشا لب خود بگشا به سخن گلنار
دل زارم را مشکن گلنار

نشدی عاشق نشدی عاشق ز کجا دانی
چه کشد هرشب دل من گلنار

لب خود بگشا لب خود بگشا به سخن گلنار
دل زارم را مشکن گلنار

نشدی عاشق نشدی عاشق ز کجا دانی
چه کشد هرشب دل من گلنار

.

گلنار با صدای داریوش رفیعی

گلنار با صدای کورس سرهنگ زاده

گلنار با صدای شهرام ملک زاده

دختر کولی در دل شب

دختر کولی در دل شب
دست به چنگ و نغمه به لب
همچو شراری نرم و سبک
در میان بزم طرب
چون شرابی گرم و گیرا سر به سر آتش
بی شکیب و دامن افشان همچو طوفان سرکش
سایه ی او روی صحرا زیر نور ماه
همچو دودی گشته لرزان در میان آتش

دختر کولی در دل شب
دست به چنگ و نغمه به لب
همچو شراری نرم و سبک
در میان بزم طرب
چون شرابی گرم و گیرا سر به سر آتش
بی شکیب و دامن افشان همچو طوفان سرکش
سایه ی او روی صحرا زیر نور ماه
همچو دودی گشته لرزان در میان آتش

گر از چشمش میریزد
باده ی عشق و مستی
بر جهان بخشد هستی
گر لبهایش میخواند نغمه ی شور و شادی
میدهد بر دل مستی
چو لبش به نوا شکفد
ز نوا دل ما شکفد
ز صفا رخ او چو گلی
که سحر به صفا شکفد
چون کولی دل من در صحرا
سرگردان شده در این دنیا

دختر کولی در دل شب
دست به چنگ و نغمه به لب
همچو شراری نرم و سبک
در میان بزم طرب
چون شرابی گرم و گیرا سر به سر آتش
بی شکیب و دامن افشان همچو طوفان سرکش
سایه ی او روی صحرا زیر نور ماه
همچو دودی گشته لرزان در میان آتش

دختر کولی در دل شب
دست به چنگ و نغمه به لب
همچو شراری نرم و سبک
در میان بزم طرب
چون شرابی گرم و گیرا سر به سر آتش
بی شکیب و دامن افشان همچو طوفان سرکش
سایه ی او روی صحرا زیر نور ماه
همچو دودی گشته لرزان در میان آتش

گر از چشمش میریزد
باده ی عشق و مستی
بر جهان بخشد هستی
گر لبهایش میخواند نغمه ی شور و شادی
میدهد بر دل مستی
چو لبش به نوا شکفد
ز نوا دل ما شکفد
ز صفا رخ او چو گلی
که سحر به صفا شکفد
چون کولی دل من در صحرا
سرگردان شده در این دنیا
چون کولی دل من در صحرا
سرگردان شده در این دنیا