مستی هم درد منو دیگه دوا نمی کنه
غم با من زاده شده منو رها نمیکنه
منو رها نمیکنه،منو رها نمیکنه
غم با من زاده شده منو رها نمیکنه
منو رها نمیکنه،منو رها نمیکنه
شب که از راه میرسه
غربتم باهاش میاد
توی کوچه های شب
با صدای پاش میاد
غربتم باهاش میاد
توی کوچه های شب
با صدای پاش میاد
من غمای کهنمو بر می دارم
که توی میخونه ها جا بزارم
که توی میخونه ها جا بزارم
می بینم یکی می یاد از میخونه
زیر لب مستونه آواز می خونه
زیر لب مستونه آواز می خونه
مستی هم درد منو دیگه دوا نمیکنه
غم با من زاده شده منو رها نمیکنه
منو رها نمیکنه ، منو رها نمیکنه
غم با من زاده شده منو رها نمیکنه
منو رها نمیکنه ، منو رها نمیکنه
گرمی مستی میاد توی رگهای تنم
می بینم دلم می خواد با یکی حرف بزنه
می بینم دلم می خواد با یکی حرف بزنه
کی میاد به حرفای من گوش بده
آخه من غریبه هستم با همه
آخه من غریبه هستم با همه
یکی آشنا میاد به چشم من
ولی از بخت بدم اونم غمه
ولی از بخت بدم اونم غمه
ولی از بخت بدم اونم غمه
ولی از بخت بدم اونم غمه
مستی هم درد منو دیگه دوا نمیکنه
غم با من زاده شده منو رها نمیکنه
منو رها نمیکنه ، منو رها نمیکنه
غم با من زاده شده منو رها نمیکنه
منو رها نمیکنه ، منو رها نمیکنه
خسته از هرکی که بود
خسته از هرکی که هست
راه میفتم که برم
مثل هر شب مست مست
خسته از هرکی که هست
راه میفتم که برم
مثل هر شب مست مست
باز دلم مثل همیشه خالیه
باز دلم گریه تنهایی می خواد
باز دلم گریه تنهایی می خواد
بر میگردم تا ببینم کسی نیست
میبینم غم داره دنبالم میاد
میبینم غم داره دنبالم میاد
میبینم غم داره دنبالم میاد
میبینم غم داره دنبالم میاد
مستی هم درد منو دیگه دوا نمیکنه
غم با من زاده شده منو رها نمیکنه
منو رها نمیکنه ، منو رها نمیکنه
غم با من زاده شده منو رها نمیکنه
منو رها نمیکنه ، منو رها نمیکنه
چیرو یادت انداختم ؟؟؟
خدا بگم چی کارت نکنه مسیح!
چه چیزایی رو یاد آدم میاری