گفتم از سیاهی نیستم
گفتم از سپیدی نیستم
گفتم از سپیدی نیستم
گفتم آنچه از خود من
در خورِ من دیدی نیستم
در خورِ من دیدی نیستم
از نواحی شمال
جلگه های سبز و خیسم
جلگه های سبز و خیسم
مثل بارون سادگیمو
رو تنِ گُل می نویسم
رو تنِ گُل می نویسم
یه سلام گرمی دارم
که می لرزونه صداتو
که می لرزونه صداتو
دریای سخاوتم من
پُر کن از من کوزه هاتو
پُر کن از من کوزه هاتو
حسّ دستای غریبم
حس گندم و برنجه
حس گندم و برنجه
خونم از خاکه و سبزه
دلِ من صندوق گنجه
دلِ من صندوق گنجه
آره من شمالی هستم
بوی بارون میده دستم
بوی بارون میده دستم
آره من شمالی هستم
بوی بارون میده دستم
بوی بارون میده دستم
*****
شهرم از جاییه که دریای پیرش
یادگاری از زمان های قدیمه
یادگاری از زمان های قدیمه
جایی که خواستن و خوشبختی و موندن
یه آلونک ، یه چراغ و ، یه گلیمه
یه آلونک ، یه چراغ و ، یه گلیمه
جایی که معجزه ی ساده ی بارون
عطر نارنجو می بخشه به تن خاک
عطر نارنجو می بخشه به تن خاک
جایی که دیدنیه صبح و غروبش
روی ساحل ، روی ماسه های نمناک
روی ساحل ، روی ماسه های نمناک
آره من شمالی هستم
بوی بارون میده دستم
بوی بارون میده دستم
آره من شمالی هستم
بوی بارون میده دستم
بوی بارون میده دستم
=====
آهنگ شمالی از عماد رام
دوستان خود من هم شمالی هستم
متولد شهر لنگرود از توابع استان گیلان سرسبز
این آهنگ مورد علاقمه و خواستم برای شما ها هم بزارم
امیدوارم خوشتون بیاد
معمار سلام
من خودم هم زمان دقیق برنامرو نمیدونم
اما قراره به من هم خبر بدن
در مورد محل خصوصی هم گفتم میتونی توی سلیتم بخش دفتر خاطرات یا ارتباط با من بنویسید اونا کاملا خصوصیه
اما در مورد اطلاع دادن برنامه به بچه ها میگم حتما به شما هم ساعتو بگن
فقط دعا کن من هم بتونم بیام
چون دو روزه سر کار نرفتم نمیدونم فردارو هم میتونم بپیچونم یا نه
===
شیرینی هم که سر جاشه
ما هم مشتاق دیدار غیر یخ زده شما هستیم
به همراه همه نوع جلافتی
جناب مسیح خان(اینو گفتن که بقیه بدونن شما یک آقای متشخص هستین)
فردا خدمت میرسیم بابت شیرینی ذوزنقه 😀
در ضمن یکی به من اطلاع بده ساعت چند هست
(میخواستم شماره ام رو بذارم یادم افتاد اینجا همه چیز علنیه!)
بعدشم بسیار بسیار مشتاق دیدارتانیم
خانم یلدا بله من شمالی هستم
لنگرود
ساحل اون هم اسمش چمخاله
در مورد کی حرف میزنین که برگرده یا برنگرده
الان دیگه هیچکسو نمیخوام برگرده
وقتی کسی هست که نمی خوام بره
برگشتی نیست
اون هست و من دارمش
فقط گاهی شعرهای غمگین برای روحیه ام خوبه
پریا من استعداد خوبی در توصیف چیزهایی که دیدم و دوست دارم بازم داشته باشم دارم
با این کامنت مرحومه و جواب شما جای من کن بود بیام حرکات موزون انجام بدم.
راستی من تا چند وقت پیش فکر میکردم شما دخترین.
تو نوشته هاتون تناقض هست.من نمیفهمم میخواین برگرده یا نه؟اگه میخواین من برم پادر میونی کنم.نه والا.جون من تعارف نکن.
دلم هوای شمال رو کرد.شما شمالی هستین؟
وای دریا……
استعداد خوبی در دل آب کردن داریا!!!
خود من کم دلم هوایی شده، تو هم بیشترش کردی
من خیلی وقته دلم هوای شمال کرده
آی برم جاده 2000 شهسوار یا جواهر ده
برم اون بالا بالا ها
چادر بزنم
آتیش روشن کنم
ماهی سیخ بزنم
زیتون پرورده ، گردو ، دوغ ترش ، ماست موسیر،سیر ترشی 7 ساله ، کره محلی هم باشه
وااااااای
بوی آتیش
ای جونم نم نم بارون شروع شد
تو چادر
روت کیسه خوابتو بندازی
بشینی بخور بخور
بیرون داره بارون میباره
آی دلم خواست
مرحومه:
سیاهی تورو نخوام
بلایی تورو نخوام
سیاه سوخته تورو نخوام
پدر سوخته تورو نخوام
روحش شاد!
دلم دریا و سیرترشی و نم نم بارون صبح شمال و بوی چوب سوخته خواست
بوشو بوشو مَ تو رَ نخام!!!