چند روزه این شعر مثل خوره افتاده توی مغزم
قبلا توی وبلاگم گذاشته بودمش
اما دوباره نوشتم شاید از سرم بره بیرون
داره دیوونم میکنه
اما این تکرار منو یاد یه جریانی هم انداخته
احسان احتمالا یادشه ، در دوران سربازی وقتی آموزشی بودیم
یک ماه هیچ چیز نداشتیم ، نه رادیو ، تلویزیون ، ضبط و …
و فقط مغزهامون بود که آهنگها و شعرهارو به خاطرمون میاورد و ما با زمزمه اونها کمی شاد و آرام میشدیم
دقیقا مثل الان که این شعر افتاده توی مخم
فقط اینبار هروقت این آهنگ رو میشنوم یه حس عصبی بهم دست میده
باشد که با نوشتن دوباره از یادم برود
تنهایی سخته ولی چاره چیه
لب هام می خنده ولی چشمام دیگه بارونیه
آخرین بار هم می گم ، بانو نرو
نرو ، از پیش من نرو ، بانو نرو
دست زمونه است چرا گریه داری
می ذاره می ره وقتی فهمید دیگه دوستش داری
بسه ، بهش هی نگو بانو نرو
نگو از پیش من نرو ، بانو نرو
آخه من ، تنها ، عاشق ترین مرد رو زمین
تو رو می خوام ، تو تنهاییمو ازم بگیر
بی تو غمگینم ، برگرد ای بهترینم
شب و روز منو بردی سوی غربت
نرو اگه بری ، می میرم توی حسرت
بی تو من ، در دنیا رو دلم بستم
وای دوباره ، عکس های یادگاری تو دستم
بانو نرو ، برگرد ، بانو نرو
شب و روز منو بردی سوی غربت
نرو اگه بری ، می میرم توی حسرت
نرووووووووووووووووو
تنهایی سخته ولی چاره چیه
لب هام می خنده ولی چشمام دیگه بارونیه
آخرین بار هم می گم بانو نرو
نرو ، از پیش من نرو ، بانو نرو
دست زمونه است چرا گریه داری
می ذاره می ره وقتی فهمید دیگه دوستش داری
بسه ، بهش هی نگو بانو نرو
نگو از پیش من نرو ، بانو نرو
چشمات ، دل و دین منو برده
قلبم ، دیگه توی سینه مرده
بی وفا ، تو که دل منو بردی
واسه من ، چه قسم ها که نخوردی
ای بهترینم ، واسه تو بهترینم
شب و روز منو بردی سوی غربت
نرو اگه بری می میرم توی حسرت
بارون های چشماتو از چشماش پنهون بکن
نه دیگه غرورتو واسه اون داغون نکن
چک چک ، چک چک می چکه از چشمات سوز سینه
خدا توی آسمون گریه هاتو می بینه
چشمات ، دل و دین منو برده
قلبم دیگه توی سینه مرده
بی وفا تو که دل منو بردی
واسه من چه قسم ها که نخوردی
ای بهترینم ، واسه تو بهترینم
شب و روز منو بردی سوی غربت
نرو اگه بری ، می میرم توی حسرت
دست زمونه است چرا گریه داری
می ذاره می ره وقتی فهمید دیگه دوستش داری
بسه ، بهش هی نگو بانو نرو
نگو از پیش من نرو ، بانو نرو
تنهایی سخته ولی چاره چیه
لب هام می خنده ولی چشمام دیگه بارونیه
آخرین بار هم می گم بانو نرو
نرو ، از پیش من نرو ، بانو نرو
دست زمونه است چرا گریه داری
می ذاره می ره وقتی فهمید دیگه دوستش داری
بسه ، بهش هی نگو بانو نرو
نگو از پیش من نرو ، بانو نرو
تنهایی سخته ولی چاره چیه
لب هام می خنده ولی چشمام دیگه بارونیه
آخرین بار هم می گم بانو نرو
نرو ، از پیش من نرو ، بانو نرو
دست زمونه است چرا گریه داری
می ذاره می ره وقتی فهمید دیگه دوستش داری
بسه ، بهش هی نگو بانو نرو
نگو از پیش من نرو ، بانو نرو
تنهایی سخته واقعا چاره چیه؟؟؟؟