روانشناسی رنگ‌ها در طراحی وب

 
 
آیا تا بحال به این نکته توجه کرده‌اید که رنگ‌بندی در هر چیزی چه تاثیری می تواند بر روی بیننده داشته باشد؟ یا اینکه هر رنگ چه احساسی را به بیننده القا کرده و یا چه پیامی را به مخاطب می‌رساند؟ آیا تاکنون به این مسئله پی برده‌اید که رنگ‌ها کاملا با احساسات در ارتباطند و با دیدن هر شیء، پیامی که رنگ آن به ضمیر ناخودآگاه ما می‌رساند، باعث بروز احساسات مختلفی از قبیل شادی، غم، آرامش، هیجان، ترس، امنیت، اطمینان و … در ما می‌شود؟
 
آیا تا بحال به این نکته توجه کرده‌اید که رنگ‌بندی در هر چیزی چه تاثیری می تواند بر روی بیننده داشته باشد؟ یا اینکه هر رنگ چه احساسی را به بیننده القا کرده و یا چه پیامی را به مخاطب می‌رساند؟ آیا تاکنون به این مسئله پی برده‌اید که رنگ‌ها کاملا با احساسات در ارتباطند و با دیدن هر شیء، پیامی که رنگ آن به ضمیر ناخودآگاه ما می‌رساند، باعث بروز احساسات مختلفی از قبیل شادی، غم، آرامش، هیجان، ترس، امنیت، اطمینان و … در ما می‌شود؟ توجه به این نکته که در وب‌سایت باید از چه ترکیب رنگی برای جذب مخاطب و ایجاد فضای موردنظر، استفاده کنیم، بسیار حائز اهمیت است. برای درک بیشتر این مسئله بد نیست به چند مورد از تحقیقات روانشناسان در زمینه تاثیر رنگ‌ها توجه کنید:
 
– رنگ‌ها تاثیر زیادی روی احساسات بیننده در ۹۰ ثانیه اول دیدن می‌گذارند.
– اثر رنگ می‌تواند بیننده را ترغیب به خرید یک جنس از شما کند.
– رنگ‌ها رفتار ما را در برابر یک موضوع فقط تشدید نمی‌کنند، بلکه اثر خود را کاملا در رفتار ما نشان می‌دهند.
– یک رنگ در فرهنگ‌ها و مناطق مختلف تاثیر متفاوتی دارد.
– هر رنگ به تنهایی یک پیام مخصوص به چشم بیننده می‌فرستد.
 
به قول مک‌لوهان، رسانه همان پیام است. همانطور که در مدیریت نوین، متدی به عنوان بهترین شیوه مدیریت در کار وجود ندارد، ترکیب و هماهنگی و استقرار یک نظام در رنگ‌بندی صفحات وب نیز، چنین رویکردی دارد. تجربه، دانش و هنر طراح وب است که سایتی را برای ما جذاب و قابل اطمینان و سایتی دیگر را سرد و غیر قابل اطمینان می‌کند. یکی از اصول بسیار مهم و کلیدی در طراحی صفحات وب، توجه به اصل رنگ‌بندی صفحات و استفاده از رنگ‌های مکمل و ترکیبی مطلوبی است که کاربران بتوانند بر اساس اصل سهولت و جذابیت صفحه، به مشاهده مطالب آن بپردازند. این که چه رنگی متناسب سایت‌های وب است، پرسشی است که کارشناسان وب، پاسخ جامع و کاملی برای آن ارایه نکرده‌اند، متخصصات طراحی وب نیز بیشتر روی زیباسازی وب‌سایت تمرکز نموده و کمتر به مسئله روانشناسی رنگ‌ها در طراحی سایت، توجه کرده‌اند.
 
بنابراین یک مدیر بر اساس سیاست‌هایی که برای جذب مخاطب و ایجاد فضای اطمینان در وب‌سایت دنبال می‌کند، باید با کمی آگاهی در مورد روانشناسی رنگ‌ها و تاثیر هر رنگ در مخاطب، خط‌مشی طراح وب را در رنگ‌بندی صفحات مختلف وب‌سایت مشخص کند. در رنگ‌بندی یک صفحه، باید به این موضوع توجه شود که این رنگ قرار است در چه صفحه‌ای و با چه موضوعی به کار رود. یعنی اصل توجه به عملکرد و محوریت سایت، در رنگ‌بندی مطالب مهم است. به عنوان مثال سایت‌های دولتی و به طور کل، سایت‌هایی با بازدیدکننده بسیار بالا، معمولا از رنگ سفید برای زمینه صفحات و رنگ آبی برای لینک‌های صفحه و رنگ بنفش برای لینک‌های مشاهده شده استفاده می‌کنند.
 
سایت‌هایی که بیشتر جنبه شخصی دارند، از رنگ‌های مکمل استفاده می‌کنند. مثلا رنگ سبز پررنگ در کنار سرمه‌ای، جذابیت خاصی به سایت‌هایی با موضوع بازرگانی می‌دهد و یا در طراحی سایت‌های کودکان، از رنگ‌های خیلی شاد استفاده می‌شود. سایتی مانند یاهو که روزانه میلیون‌ها مخاطب دارد و از صدها بخش متنوع تشکیل شده است، برای هر بخش خود از یک چیدمان و رنگ‌بندی خاصی در طراحی صفحات اکتیو، استفاده کرده است. مثلا بخش کودکان یاهو با بخش بازرگانی آن بسیار متفاوت است. به هر حال توجه به کارکرد رنگ‌ها در طراحی صفحات وب از اهمیت مهمی برخوردار است. در ادامه نوع تاثیر روانی هر رنگ در مخاطبان را از دید روانشناسان بررسی می‌کنیم.
 
سفید
نمایانگر صداقت، پاکیزگی، صمیمیت، ملایمت و معاصر بودن است. سفید بهترین رنگ برای بک‌گراندهای وب است. در تجارت سفید رنگ خستگی‌گیر و انرژی‌بخش است.
 
سیاه
اشاره دارد به ظرافت، قدرت، دلیری، شهامت، فریبندگی، شیطان، مهارت. مشکی برای رنگ متن روی یک پس زمینه روشن ایده‌آل است. این نکته را نیز موردنظر داشته باشید که رنگ سیاه به عنوان رنگ پس‌زمینه چشم را خسته می‌کند.
 
قرمز
نمایانگر توانایی، هیجان، ا
حساسات شدید، سرعت، خطر و تهاجم است. این رنگ از بیننده توجه به خود را طلب می‌کند. در تجارت به معنی وام و بدهی است. این رنگ شدیدترین رنگ احساس است و ضربان قلب و تنفس را تسریع می‌کند.
 
آبی
القاکننده امنیت، اعتماد، مسئولیت‌پذیری، سرما، ایمان، وفاداری، وابستگی و جاه و جلال است. آبی دومین رنگ عوام‌پسند و در تجارت به معنای ضمانت مالی است.
 
سبز
نشانگر تندرستی، فراوانی، حاصل‌خیزی، آزادی، شفا و بهبودی، طبیعت، پیشرفت، حسادت و خونسردی است. این رنگ در چشم‌ها راحت‌تر از همه رنگ‌ها دیده می‌شود و در تجارت بیانگر مقام و ثروت است.
 
قهوه‌ای
دارای خاصیت تاثیرگذاری، متانت، توانگری مالی و یاری‌کنندگی است. قهوه‌ای رنگ کره خاکی ماست و در طبیعت بسیار فراوان است.
 
خاکستری
نشانگر صمیمیت زیاد، اعتبار، نفوذ و عملی بودن است و در تجارت به معنای سنت‌گرایی است. صورتی نمایانگر ملایمت، شیرینی، ظرافت و زنانگی، خوب بودن، بی‌ناهی و پرورش کودک است.
 
بنفش
نشانگر وقار، معنویت، شاهانه بودن، عیش و نعمت، دارایی، اعتبار و نفوذ، سوگواری و مهارت است. بنفش طرفداری از سبک‌های هنرمندانه و در تجارت به معنای بزرگ نشان دادن است.
 
نارنجی
نمایانگر سرزندگی و شوخ طبعی، لذت و خوشگذرانی، تعادل گرمایی، تشویق کردن، چالاکی و نیرو، تحمل و بلندهمتی است.
 
زرد
القا‌کننده نور خورشید، گرمی، خوشی، نامردی، ترسویی و حسادت است. زرد باعث افزایش تمرکز شده، سوختو‌ساز را زیاد می‌کند و سخت‌ترین رنگ برای چشم‌هاست، در تجارت درخواست از نوع روشنفکرانه است و برای تاکید نیز خوب است.
 
طلایی
نشانگر گران بودن و پرستیژ است.
 
نقره‌ای
نشانگر سرما، علمی بودن و اعتبار و پرستیژ است. با این توصیفات، هنگامی که می‌خواهید نوع رنگ‌بندی صفحات مختلف وب‌سایت‌تان را مشخص کنید، ابتدا به فضایی که می‌خواهید در وب‌سایت خود ایجاد کنید و نوع مخاطبانی که قرار است از وب‌سایت شما بازدید کنند، فکر کنید و با درنظر گرفتن تاثیر روانی هر رنگ و احساسی که در ضمیر ناخودآگاه بیننده ایجاد می‌کند، خط‌مشی طراح را برای ایجاد فضای موردنظر، توام با آرامش و اطمینان بازدیدکننده وب‌سایت، مشخص کنید.
 
 

دوست داشتن چه نشانه هایی دارد؟

 
 
بعضی‌ها معتقدند انسان بدون عشق نمی‌تواند به زندگی ادامه دهد و دائما احساس می‌کند یک چیز کم دارند. نقطه عطف عشق در جامعه ما ازدواج است. روز به روز از تعداد ازدواج‌های اجباری کاسته شده و دختر و پسر خودشان تصمیم به ازدواج با هم می‌گیرند. در این چنین شرایطی وجود عشق و محبت بین طرفین یکی از عامل‌های مهم و تعیین‌کننده در این تصمیم است. پس می‌توان به این نتیجه رسید که تقریبا تمام ازدواج‌های امروزی با عشق آغاز می‌شوند. اما آنچه ما می‌خواهیم بررسی کنیم سرنوشت این عشق است که به کجا کشیده خواهد شد و چه بلایی سر آن می‌آید و در میان زندگی زناشویی بعد از ازدواج چه نشانه‌هایی از آن باقی می‌ماند.
 
برای آن که بتوانیم به کسی محبت کنیم ابتدا باید دیدگاه طرف مقابل را درباره محبت کردن بدانیم، این کار ‌را باید قبل از ازدواج انجام دهیم تا ببینیم آیا کسی را که می‌خواهیم به عنوان همسر انتخاب کنیم با روحیات ما ‌همخوانی دارد یا خیر؟‌
 
‌برای یافتن این دیدگاه باید این سوال را از خود و طرف مقابلتان بپرسید که به نظر شما اگر کسی شما را دوست ‌داشته باشد چگونه باید آن را ابراز کند و به تعبیری دیگر مظاهر محبت و عشق چیست؟
در جواب این سوال، ‌دیدگاه همه راجع به محبت معلوم می‌شود. بعضی‌ها محبت را بیشتر در مادیات می‌بینند مثلا از گرفتن یک کادوی ‌گرانقیمت می‌فهمند که کسی دوستشان دارد. بعضی‌ها گفتار عاشقانه را دوست دارند و می‌خواهند کسی که ‌دوستشان دارد دائما به آنها ابراز علاقه کلامی کند و بسیاری از نمودهای دیگر محبت و عشق ورزیدن که بر ‌اساس سلیقه و شخصیت‌های متفاوت، متغیرند. پیدا کردن این ترجیحات در خود و طرف مقابل، به ما این امکان را ‌می‌دهد که محبت خود را آن طور که می‌خواهیم به همسرمان ابراز کنیم و نتیجه مطلوبی بگیریم.‌
 
وقتی کسی را دوست داریم، تنها با گفتن “دوستت دارم” نمی‌توانیم به او ثابت کنیم که حقیقتا دوستش داریم. عشق و محبت، احساسی است که در ما نسبت به ‌کسی به دلایل مختلفی ایجاد می‌شود. وقتی کسی را دوست داریم به خاطر این دوست داشتن خیلی کارها ‌می‌کنیم و خیلی از رفتارها را انجام نمی‌دهیم :
 
 ۱- ‌به او دروغ نمی‌گوییم
دروغ گفتن و هر نوع پنهان کاری نسبت به شخصی که دوستش دارید نه تنها حس اعتماد طرفین را از بین خواهد برد بلکه تداومی را برای ابراز دوستی در پی نخواهد داشت. چرا که در یک ارتباط زناشویی توام با عشق و محبت تنها راستی و صداقت است که بنیان تمام رفتارهای منجر به پذیرش متقابل را بوجود می آورد.
 
 ۲- غرورش را نمی‌شکنیم
گاهی وقت ها شکستن غرور شاید برای رسیدن به خیلی چیزها خوب باشه ولی نه به این شکل که صراحتا برای طرف مقابل بکار ببرید. چون این کار یکنوع خورد کردن شخصیت و ایجاد تنشی را در پی خواهد داشت که شاید در یک زمان کوتاه جبران اینکار چندان هم ساده نباشد.
 
 ۳- ‌‌به خانواده‌اش و کسانی که دوست دارد احترام می‌گذاریم
‌همسر شما از دل یک خانواده آمده است که اگر آن خانواده نبود، همسر شما نیز امروز در کنار شما نبود، پس به ‌خاطر وجود همسرتان که دوستش دارید باید از خانواده‌اش سپاسگزار باشید و به خاطر وی به آنها احترام ‌بگذارید و مطمئن باشید که همسر شما قدردان این احترام خواهد بود.
 
 ۴- ‌او را به باد نقدهای بیرحمانه نخواهیم گرفت
این به معنی تایید همه جانبه همسرتان نیست چون هر کسی ایراداتی دارد، اما اگر کسی بخواهد همیشه تنها ایرادات ‌شما را بگوید قطعا خسته خواهید شد. همیشه نقاط مثبت را در کنار نقاط منفی ببینید تا به همسرتان احساس ‌ارزشمند بودن بدهید و از بهانه گیری و ایرادهای بی‌خود بپرهیزید.
 
 ۵- ‌با او لجبازی نمی‌کنیم
وقتی همسرتان را دوست داشته باشید در برابر ‌خواسته‌ها و رفتار او موضع گیری و لجبازی نمی‌کنید.
 
 ۶- ‌وقتی اشتباهی در قبال همسر خود مرتکب می‌شویم براحتی و بدون قید و شرط از او عذرخواهی میکنیم
اشتباه کردن در زندگی، اجتناب ناپذیر است و یکی از راه‌های برطرف کردن اثرات این اشتباه در ذهن طرف مقابل، ‌عذرخواهی است که این عمل در برابر کسی که دوستش دارید باید برایتان بسیار راحت باشد چرا که غرور در ‌برابر معشوق جایی ندارد.
 
 ۷- ‌او را در کارها و تصمیماتمان دخیل می‌کنیم
وقتی همسرتان را دوست داشته باشید همیشه می‌خواهید نظر او را ‌راجع به همه چیز جویا شوید و کاری کنید که او را خوشحال می‌کند، پس همیشه با او مشورت می‌کنید و

تست شخصیت سنجی مفصل

ابتدا مطمئن شوید به اندازه کافی وقت دارید و می توانید فکرتان را متمرکز نمائید.
برای انجام این آزمون باید تصویر موقعیتهای گفته شده را به ذهن بیاورید و خود را در آن موقعیت قرار دهید. ابتدا با جنگل شروع می ‌کنیم.
.جنگل
خود را دریک جنگل مجسّم کنید و به سوالات زیر پاسخ دهید:
آیا جنگلی که در آن هستید تاریک است یا روشن؟
الف) من خود را در جنگلی در روشنایی روز می ‌بینم.
ب) من خود را در جنگلی در شب می ‌بینم.
پ) من خود را در جنگلی در هنگام غروب،یا طلوع خورشید می ‌بینم. نه کاملاً تاریک و نه کاملاً روشن.
آیا راهی در میان جنگل وجود دارد؟
الف) بله
ب) نه
.فنجان
حال از شما می ‌خواهیم که به میان جنگل بروید.
فنجانی را می ‌بینید. چه شکلی است؟
الف) فنجان به نظر من با ارزش می ‌آید.
ب) فنجان به نظر من ارزش چندانی ندارد.
با آن چکار می ‌کنید؟
الف) رهایش می ‌کنم و از کنارش می ‌گذرم.
ب) ار زمین برمی ‌دارمش و سپس دوباره به زمین می ‌اندازمش.
پ) از آن استفاده می ‌کنم و سپس آن را همانجا رها می ‌کنم.
ت) بر می ‌دارمش و با خودم می ‌برم.
.آب
به راهپیمایی در جنگل ادامه می ‌دهید تا به آبی می ‌رسید.
آبی که می ‌بینید چه شکلی است؟
الف) گودالی است که آب باران در آن جمع شده است.
ب) برکه
پ) رود کوچک
ت) رودخانه
ث) دریاچه
ج) اقیانوس
آیا آبی که می ‌بینید جریان دارد؟
الف) بله (تند)
ب) بله (کند)
پ) نه (آرام و بی‌جنب‌وجوش)
ت) نه (کاملاً راکد)
آب چه عمقی دارد؟
الف) خیلی کم
ب) می ‌توانم در آن بایستم
پ) از قد من بیشتر است.
ت) خیلی عمیق است.
باید از آب عبور کنید. چگونه این کار را می ‌کنید؟
الف) پیاده به آب می ‌زنم یا شنا می ‌کنم.
ب) آن را دور می ‌زنم.
پ) از روی پل رد می ‌شوم.
ت) از قایق یا کشتی استفاده می ‌کنم.
.خرس
به راهتان در جنگل ادامه می ‌دهید که ناگهان با خرسی مواجه می ‌شوید.
چه نوع خرسی است؟
الف) یک خرس کوچولوی خوشگل
پ) یک خرس بزرگ و واقعی
آن خرس چکار می ‌کند؟ (نزدیکترین گزینه را انتخاب کنید.)
الف) خرس متوجه من نشده است.
ب) خرس متوجه من شده و دارد با خودش بازیهای قشنگی می ‌کند.
پ) خرس متوجه من شده ولی با من کاری ندارد و سرگرم کار خودش است.
ت) خرس متوجه من شده و به نحو تهدیدآمیز و ترسناکی به من نگاه می ‌کند.
ث) هیچکدام … صاف دارد به طرف من می ‌آید.
شما باید به راهتان ادامه دهید. با آن خرس چکار می ‌کنید؟
الف) کار خاصی نمی ‌کنم. خیلی کوچولو وخوشگل است و به فکر این هستم که آن را بغل کنم و همراه خود ببرم.
ب) به آن توجهی نمی ‌کنم و راهم را ادامه می ‌دهم.
پ) قبل از آن که مرا ببیند از آنجا دور می ‌شوم.
ت) بالای درخت می ‌روم یا پنهان می ‌شوم.
ث) می ‌ایستم و با آن مقابله می ‌کنم. من پیروز خواهم شد.
ج) می ‌ایستم و مقابله می ‌کنم. کمی زخمی می ‌شوم.
چ) هیچکدام از این گزینه‌ها به انتخاب من نزدیک نیست.
.ساحل
به راهتان ادامه می ‌دهید تا به ساحلی می ‌رسید.
چند نفر آدم در آنجا می ‌بینید؟
الف) صدها و شاید هزاران نفر.
ب) 20 تا 100 نفر
پ) یکیا دو نفر
ت) هیچکس
فاصله شما از آنها چقدر است؟
الف) آنقدر نزدیکند که می ‌توان با آنها صحبت کرد.
ب) آنقدر نزدیک نیستند که بتوان با آنها صحبت کرد.
پ) یا خیلی دورند ویا هیچکس در ساحل نیست.
جنگل و مسیر
جنگل نماد «زندگی» شماست و این که شما چگونه به آن نگاه می ‌کنید. اگر شما گزینه «جنگل در روشنایی روز» را انتخاب کرده‌اید، این قویاً نشانگر این است که به طور کلی آدم شادی هستید. هر چه نور بیشتری در جنگل ببینید به معنی این است که زندگی شما از محتوای بیشتری برخوردار است. چنانچه شما گزینه «جنگل در شب» را انتخاب کرده‌اید، بدین معنی است که چیز عمده‌ای در زندگی شما وجود دارد که می ‌خواهید آن را تغییر دهید یا از آن ناراضی هستید. این انتخاب همچنین بیانگر این است که شما به دلایلی تحت فشار استرس قرار دارید. اگر گزینه «جنگل نه کاملاً تاریک و نه کاملاً روشن» را انتخاب کرده‌اید، نشانگر چیزی بین دو حالت فوق است. یعنی این که یکی دو چیز در زندگی شما وجود دارد که مایلید آن را تغییر دهید.
اگر راهی در جنگل دیده‌اید بدین معنی است که هنوز در زندگی خود به طور کامل جا نیافتاده‌اید. جوانترها معمولاً چنین راهی را می ‌بینند. چرا چنین است؟ راه، نماد جایی است که به سوی آن در حرکتید. کسانی که هنوز راه مشخصی را در زندگی خود پیدا نکرده‌اند به احتمال زیاد راهی را در جنگل می ‌بینند. و از طرف دیگر، کسانی که راه زندگی خود را یافته‌اند(معمولاً افراد مسن‌تر) احتمال کمتری دارد که راهی در بین جنگل ببینند.
فنجان = ثروت
فنجان نماد «ثروت» و رهیافت شما به آن است. این سوال به شما این شانس را می ‌دهد که هر نوع فنجانی را ببینید. در واقع، این سوال به شما فرصت می ‌دهد تا به خودتان پاداش بدهید. اگر فنجان باارزشی را دیده‌اید در این صورت چیزی که برایتان باارزش است را به خودتان پاداش داده‌اید. و اگر فنجانی که دیده‌اید ارزش چندانی نداشته، یعنی هنگامی که فرصتی پیش آمده به خودتان پاداش نداده‌اید.
اگر فنجان را رها کرده‌اید، یعنی به شما شانس داده شده که پاداشی بگیرید ولی شما آن را پشت سر گذاشته‌اید. این بدان معنی است که یا ثروت برای شما ارزش محسوب نمی ‌شود و یا اینکه فکر می ‌کنید «ثروت»، چیزی است که باید برای به دست آوردنش کار و تلاش کنید.
اگر فنجان را از زمین برداشته ودوباره به زمین انداخته‌اید، بدان معنی است که شانس پاداش گرفتن به شما داده شده است، شما هم به قدر کافی کنجکاو بوده‌اید که فنجان را از زمین برداشته‌اید، ولی آن را پشت سرگذاشته‌اید. یا ثروت برای شما ارزش واقعی محسوب نمی ‌شود و یا فکر می ‌کنید «ثروت» چیزی است که باید برای به دست آوردنش کار و تلاش کرد.
اگر از فنجان استفاده کرده و سپس آن را همانجا رها کرده‌اید، بدین معنی است که شانس پاداش گرفتن به شما داده شده و شما یک استفاده فوری برای آن پیدا کرده‌اید و فوراً آن را به کار بسته‌اید. بسیاری از مردم یک فنجان چای یا قهوه می ‌بینند و آن را می ‌نوشند. شما هم چنین بوده‌اید؟ شما شانس پاداش گرفتن را پشت سر گذاشت‌اید و یک استفاده عملی برای فنجان یافته‌اید. رهیافت شما به سوی پاداش، «اینجا و اکنون» بوده است.
اگر فنجان را برداشته و با خود برده‌اید، احتمالاً فنجانی را دیده‌اید که به نوعی برایتان باارزش بوده است. یعنی شما شانس پاداش دادن سریع به خودتان را پیدا کرده‌اید و از آن استفاده نموده‌اید.
آب = رابطه جنسی
آب، برای همه و به ویژه برای خانمها، نماد رابطه جنسی است. عمق و سرعت جریان آبی که دیده‌اید نشانگر طرز فکر و تمایل شما در این زمینه است.
سرعت جریان آبی که دیده‌اید بیانگر میزان میل جنسی در شماست. هر چند که این میزان لزوماً آنچه مورد نیاز شماست نیست. هر چه سرعت جریان آب کمتر باشد نشانگر میل جنسی کمتر و هر چه بیشتر باشد نشانگر میل جنسی بیشتر است. عمق آب نیز بیانگر نحوه نگرش شما به رابطه جنسی و آنچه از آن می ‌خواهید است.
سهولت رد شدن از آب، نشانگر طرز تفکر و رهیافت شما به مسائل جنسی است. هر چه راحتتر از آب رد شوید، یعنی رهیافت و رویکرد شما به روابط جنسی، راحتتر و آزادانه‌تر است.
خرس= استرس
خرس، نماد مشکلات و چگونگی برخورد شما با آنهاست. اگر خرس کوچولوی خوشگلی را دیده‌ باشید نشانگر این است که زندگی شما خالی از استرس است و شما به راحتی از کنار مشکلات می ‌گذرید. همچنین نشانگر این است که شما از زندگی‌تان لذت می ‌برد.
< span style="font-family:Tahoma;">امّا چنانچه خرس واقعی و بزرگی را دیده باشید، حال امکان مواجه شدن با یک مشکل واقعی برایتان فراهم شده است. کسانی که به طور دائم تحت فشارهای استرس قرار دارند، خرسهای بزرگتر و خطرناکتری را می ‌بینند.
چه شما خرس را نادیده بگیرید و چه خرس شما را، هر دو نشانگر این است که چگونه به استرس و مشکلات هنگامی که برایتان پیش می ‌آید، می ‌نگرید.
اگر خرس شما را ندیده است و یا آن که دیده ولی سرگرم بازیهای قشنگ با خودش است، بدین معنی است که شما مشکلات واقعی چندانی در زندگی ندارید. شما تحت استرس و نگرانیهای روزمره نیستید. به شما فرصت داده شد تا مشکلی را ببینید ولی این فرصت را از دست دادید! اصلاً چیز بدی نیست.
اگر خرس شما را دیده ولی با شما کاری نداشته و سرگرم کار خودش بوده است، این بدان معنی است که با وجودی که مشکلات متداول در زندگی شما وجود دارد، ولی شما از نظر سطح استرس یا نگرانی، در شرایط ناسالمی قرار ندارید.
و بالاخره اگر خرس متوجه شما شده و به نحو تهدیدآمیز و ترسناکی به شما نگاه می ‌کرده است، یعنی شما نیاز به مرخصی دارید! شما تحت eفشارهای شدید استرس و نگرانی هستید و این می ‌تواند شرایط ناسالمی را برای شماe به وجود آورد.

ساحل = ارتباط با مردم

ساحل، نماد چگونگی ارتباط شما با افرادی که پیرامونتان قرار دارند است. تعداد افرادی که در ساحل دیده‌اید، مستقیماً به تعداد افرادی که مایلند دوروبرتان باشند ارتباط دارد.

افراد اجتماعی و معاشرتی در کنار عدّه زیادی از مردم احساس راحتی می ‌کنند. این گونه افراد، ساحل را مملو از جمعیت می ‌بینند.

در طرف مقابل، کسانی که هیچکس را در ساحل ندیده‌اند آنهایی هستند که از تنها بودن با خودشان احساس آرامش و راحتی می ‌کنند. احساس تنهایی برای آنها مفهومی ندارد و می ‌توانند مدّت زمانی طولانی با خودشان به سر برند.

اگر شما صدها نفر را در ساحل دیده باشید یعنی از بودن در مکانهای شلوغ و پرجمعیت احساس ناراحتی نمی ‌کنید. در حالی که اگر یک یا دو نفر را در ساحل دیده باشید، بدان معنی است که شما فردی هستید که نمی ‌خواهد زمان زیادی را در مکانهای شلوغ بگذراند و ترجیح می ‌دهد با یک نفر یا دونفر صحبت کند.

البته این به معنی آن نیست که شما آدمی اجتماعی نیستید. بلکه نشانگر این است که بیشتر تمایل به محیطهای آرام و کم جمعیت دارید.

اغلب مردم، ساحل را با یک یا دو نفر می ‌بینند.

فاصله مردمی که در ساحل هستند با شما، نماد چگونگی ارتباط شما با افرادی است که پیرامونتان قرار دارند.

اگر مردم آنقدر نزدیک بوده‌اند که امکان صحبت کردن با آنها فراهم بود، یعنی شما در بیشتر مواقع مایل به ارتباط برقرار کردن با دیگران هستید.

اگر مردم آنقدر دور بوده‌اند که امکان صحبت با آنها نبوده، بدان معنی است که شما در اکثر اوقات نیازی به برقراری ارتباط با دیگران ندارید، اما دلتان می ‌خواهد کسانی را پیرامون خود داشته باشید.


و بالاخره اگر مردم خیلی دور بوده‌اند یعنی شما در اکثر مواقع نیازی به برقراری ارتباط با دیگران ندارید و از تنها بودن با خودتان راضی هستید.