از فیس بوک هم اومدم بیرون، برای اینکه کمی دیگر مجازی نباشم. دنیای مجازی هرچقدر که برام خاطرات زیادی داشت اخیرا برایم مشکلات بیشتری ایجاد کرده.
دیگه نه فیس بوک، اینستاگرام، لینکدین، بلاگسپات، گوگل +، توییتر، تانگو، وایبر، لاین، واتزاپ، ویچت ، وی سی ، کلوب و … را ندارم.
حتی بازیها را هم تموم کردم و همه پاک شدند. چند روزه گوشیم شبها به راحتی میخوابه و دیگه وقتی به اینترنت وصل میشه دینگ دینگ نمیکنه.
دیروز جلوم نشسته بود و بهم نگاه میکرد.
بهم گفت باهام قهری، دوسم نداری ، نمیخوای منو.
من هم اول پشت دستی زدم تو دهنش و گفتم الان کانتکتهامو ازت پاک میکنم که فکر نکنی امانت دار منی و دیگه فقط شغلت میشه بردن و آوردن صدا.
اومدم سراغ کامپیوترم دیدم فقط و فقط مونده همین خونه مجازی همیشگیم و یک فولدر پر از یادگاریهای فضاهای مجازی.
نمیتونم این خونه رو هم پاک کنم هر کاری کردم نتونستم و این شد که گفتم کمی از مطالبی که نگه داشته بودم توی فیس بوک شییر کنم اینجا بذارم که بگم اینجا هستم.
و اینجا را مینامم فیس بلاگ
2 دیدگاه برای “فیس بلاگ”
دیدگاه ها بسته شده.
آرام
بی صدا
همیشگی
قشنگ بود
دنیای مجازی تمام وقت ماهارو گرفته حتی وقتی با رفیقامون دور هم جمع میشییم انگار همه با هم قهرن و هر کی تو عالم خودشه