چهار جمله

میخندم میخندانم پس هستم – اگه میخوای باشی پس بخند زندگی با خنده خیلی بهتره


کاش اون لحظه ای که یکی ازت می پرسه” حالت چطوره؟ ”
و تو جواب می دی ” خوبم “،
کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه :
” می دونم خوب نیستی ”
خدا کنه قسمت همه بشه


پرواز کن آنگونه که میخواهی
وگرنه
پروازت میدهند آنگونه که میخواهند …


روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی. مورچه گفت: تمام سعی ام را می کنم… حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشت کار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آ ورد…

 

 

3 دیدگاه برای “چهار جمله

دیدگاه ها بسته شده.