سلام به همه دوستان عزیزم
نوشتنو از بعد دوران دانشگاه شروع کردم
انگار رفتن من با دانشگاه مصادف شد با اینکه بخوام بنویسم
خیلی وقته دارم مینویسم و خیلی جاها
البته همه رو اول برای دلم مینویسم
اونایی که از خیلی قدیم باهام آشنا بودن و مطالبمو خوندن این موضوع رو میدونن
دوستانی که جدید تر با هم آشنا شدیم بهشون قول میدم همه جریان نوشتنامو کامل بگم و تکمیلش کنم
و بگم چطور دستم به نوشتن باز شد ( جریان من و کامی رو میگم )
گاهی یه عالم مینویسم ؛ خیلی که خودمم از نوشتن خسته میشم , یه عالم ایمیل و یه مطلب و ….
گاهی هم یه دفعه به دلایل مختلف اصلا نمیخوام و یا نمیتونم ببنویسم
که این مدتی هم که ننوشتم یکی از اون موارد نتونستنا بود
این بار هم مشکلاتی برام پیش اومد که نتونسم بنویسم
سعی میکنم که طبق یه پست کامل , شرح ماوقع رو بگم
جریان نوشتن امروزم رو بگم
امروز میخوام دو تا موضوع رو بنویسم , برای همین اومدم:
موضوع اول
اول از همه دوستانی که توی این مدت منو تحمل کردن و مطالب منو خوندن تشکر میکنم
الان حدود یک ساله که اینجا توی این وبلاگ نیز دارم مینویسم
تو این مدت تجربیات خیلی زیادی پیدا کردم و با دوستان خیلی عزیزی آشنا شدم
جای خیلی خیلی خیلی دوست داشتنی ای شده برام
جوری شده به جاهای دیگه ای که قدیم توی اونها بیشتر مینوشتم کمتر سر بزنم
و این وبلاگ شده بیشترین جایی که مینویسم و بهش سر میزنم
اما یک سری مشکلات توی این وبلاگ و بلاگ اسپات دارم
مهمتر از همه ؛ یه مدت یه بار بلاگ اسپات فیلتر میشه بعد از یه مدت دوباره باز میشه
به قول قدیمیا هم هیچ جا خونه خود آدم نمیشه
این بود که میخوام وبلاگ اصلیمو ببرم خونه خودم
بالاخره اونجا خونمه و هرطور بخوام میتونم باشم
البته اینجارو هم خیلی دوس دارم و نگهش میدارم و بازم اینجا مینویسم
اما وبلاگ اصلیم میره خونه خودم
آدرس وبلاگم میشه:
موضوع دوم
بالاخره یه ماه مهم رسید
ماه خــــــــــــیلی مهمیه
اول یه جمله مشهورو بگم دلم خنک بشه
همه مردادین
یا دوست دارن مردادی باشن
اهم اهم؛ حواسا جمع ، به آرزوهاتون فکر نکنین
میخواستم این ماه مبارکو به همه تبریک بگم
و یه تبریک خیلی مخصـــــــــــــــــــــــــوص به همه مردادیا داشته باشم
در جمع وبلاگیا هم مردادیان عزیزی هستن که میخوام اینجا ازشون یاد کنم
و بهشون تبریک بگم
اگر کسی جامونده , پوزش میخوام و بفرماین تا به لیست اضافه بشه
روزهای تولد
02 مرداد بابا
08 مرداد پپری
10 مرداد مسیحا
12 مرداد معمار بیکار
14 مرداد سارا
22 مرداد آنی دالتون
25 مرداد احسان
۲۶ مرداد مریم360
مردادیا!!!
تا میتونین از ماهتون استفاده کنین
و بدونین توی این ماه از آسمون براتون طلا میباره
مطمئن باشین
برای نظرات هم در وبلاگ خودم لطفا نظر بدین
بالاخره میخوام اونجارو افتتاح کنم
ممنون
merC vase veb bahaletun man az ghabl be MORDADY budanam eftekhar mikardam hala bishtar
omid varam hamishe salamat bashi ta be tuni benevisi masiha aziz!!!!!!!!!!bye_by
baran
6/ 5 / 76
az alman
—
مسیحا:
ممنون دوست بسیار عزیز
در جمع شیرها حضورتان را گرامی میداریم
شاد باشی خواهر
یه جمع دوستانه در مرداد داریم ، اگر شد شما هم ایران بودین تشریف بیارین
سلام مسیحااااااااا خان،حالتون چطوره برادر؟؟خوبید؟؟خوشید؟؟؟
😀
—
مسیحا:
سلام
ممنون
بدنیستم
شما چطورین؟؟؟؟؟
… خانه ای می خواهم
پشت بامش از نور
سنگ فرشش امید
در و دیوار همه عشق و صفا
اندرونش همه مشتاق وفا
در هوا عطر دل انگیز تنش گاه وصال
شبش از روشنی روی نگارم چون روز
بسترم گرمی آغوش نگار …
… خانه ای خواهم ساخت
پشت بامش خورشید
سنگ فرشش گل سرخ
در و دیوار ز نیلوفر و ناز
اندرونش پر از خاطره و خواب و نیاز
در هوا بوی گل و سوسن و یاس
چلچراغش مهتاب
بسترش تربت عشاق جهان
خانه ام مهد پریشان شدن اهرمنان خواهد شد …
خونه نو مبارک
این شعر رو برای پپری گذاشتم بودم
برای شما هم گذاشتم امیدورام خوشتون بیاد
از همین حالا تولدتون مبارک
منم 26 مرداد تولدمه
—
مسیحا:
سلام بر یک امردادیه عزیــــــــــــز
خیلی خیلی ممنون
خیلی خوشحالم به خونه محقر بنده سر زدی
تولد شما هم مبارک باشه
شما هم به لیست تولد ؛ لیست مردادیان وبلاگ نویس ، و نیز لیست مدعوین تولد جمعی وعوت می شوید
شاد باشی و خوش
سلااااام بر مسیحای عزیز! فکر می کنم اولین بارم باشه اینجا کامنت میذارم. تازه شروع به نوشتن توی این وبلاگم کردم ولی وبلاگ-خون ِ حرفه ای هستم!
دیدم بحث ِ شیرین ِ مرداده، گفتم از قافله عقب نمونم.
منم مردادی ام و کلی مشعوفم از این قضیه.
من 14 مردادم. قشنگ وسط تابستون :دی
خداییش چرا همه ی مردادیا انقدر ماهن؟ انقدر خوبن؟
—
مسیحا:
سلام
خیلی خوش اومدین
ممنون که به من سر زدین
حتما بهتون سر میزنم
مردادیا که حرف ندارن
خیلی خیلی ماهن
تولد شما هم مبارک باشه
به جمع تولدیا اضافه خواهید شد
شاد باشی
والا ایشون “یه کار خوب کردن” 😀
سوتی داده در حد تیم ملی اسپانیا
—
مسیحا:
خوب یا خودت خصوصی بگو یا معمار بیاد بگه جریان چیه
من که گیج شدم
از خود سرکار خانم سوال بفرمایید امروز چه دقی به بنده دادن دوباره…. با این سوتی های این خانوم معمار آخرش من میمیرم 😀
—
مسیحا:
اولا معمار هر کاری کرده اکشال نداره
خووووف کاری کردی
دوما جدی جدی چیکار کرده؟؟؟؟!!!!!
مسیح؟ تو توی صلح با من به سر میبری که خوشت اومد معمار نوشته “هیچ ارزش دیگری ندارد”؟
آره؟؟
—
مسیحا:
من توی صلحم
حرفی هم که زدم خارج از معاهدات صلح نامه نبوده
برو ببین
نفیسه یادت باشه ها!
امروز چند منو دق دادی تو!!!!
—
مسیحا:
چیکارت کرد این سرکار خانم
هـــــــــــــــا؟؟؟؟