سکوت مرز تنهایی منست
حرف هایم را در سکوت نهفته بر لب بشنو
مگذار زمزمه شود
فریاد شود
طبل شود
بگذار معصومانه در دل آهنگ شود
حرف شود
آه شود
با سکوت شبانه هم رنگ شود
سکوتم را بشنو
درپس گریه های شبانه ام
آن گاه که تنهایی هم آغوش منست
سر بر زانو
خود را میان تاریکی و غم گم کردن
آن جا سکوتم را بشنو
و این سکوت برای تو می خواند
برای تو می ماند