به سلامتیِ دیوار
نه به خاطرِ بلندیش،
!واسه اینکه هیچوقت پشتِ آدم رو خالی نمیکنه
نه به خاطرِ بلندیش،
!واسه اینکه هیچوقت پشتِ آدم رو خالی نمیکنه
به سلامتیِ دریا
نه به خاطرِ بزرگیش،
واسه یکرنگیش
نه به خاطرِ بزرگیش،
واسه یکرنگیش
به سلامتیِ سایه
! که هیچوقت آدم رو تنها نمیذاره
! که هیچوقت آدم رو تنها نمیذاره
به سلامتیِ پرچم ایران
که
! سهرنگه
که
! سهرنگه
تخممرغ
! که دورنگه
! که دورنگه
رفیق
! که یهرنگه
! که یهرنگه
به سلامتیِ همه اونایی
که
دوسشون داریم و نمیدونن،
دوسمون دارن و نمیدونیم
که
دوسشون داریم و نمیدونن،
دوسمون دارن و نمیدونیم
به سلامتیِ نهنگ
که گندهلات دریاست
که گندهلات دریاست
به سلامتیِ زنجیر
نه به خاطر اینکه درازه،
! به خاطر اینکه به هم پیوستس
نه به خاطر اینکه درازه،
! به خاطر اینکه به هم پیوستس
به سلامتیِ خیار
نه به خاطر «خ»ش،
فقط به خاطر «یار»ش
نه به خاطر «خ»ش،
فقط به خاطر «یار»ش
به سلامتیِ شلغم
نه به خاطر «شل»ش،
به خاطر
«غم»ش
نه به خاطر «شل»ش،
به خاطر
«غم»ش
به سلامتیِ کرم خاکی
نه به خاطر کرمبودنش،
به خاطر خاکیبودنش
نه به خاطر کرمبودنش،
به خاطر خاکیبودنش
به سلامتیِ پل عابر پیاده
! که هم مردا از روش رد میشن هم نامردا
! که هم مردا از روش رد میشن هم نامردا
به سلامتیِ برف
که هم روش سفیده هم توش
که هم روش سفیده هم توش
به سلامتیِ رودخونه
که اونجا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارن
که اونجا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارن
میخوریم به سلامتیِ گاو
که نمیگه من،
میگه ما
که نمیگه من،
میگه ما
به سلامتیِ دریا
که ماهی گندیدههاشو دور نمیریزه
که ماهی گندیدههاشو دور نمیریزه
میخوریم به سلامتیِ اون
که
همیشه راستشو میگه
که
همیشه راستشو میگه
به سلامتیِ سنگ بزرگ دریا
که سنگای دیگه رو میگیره دورش
که سنگای دیگه رو میگیره دورش
به سلامتیِ بیل
که هرچه قدر بره تو خاک،
بازم برّاقتر میشه
که هرچه قدر بره تو خاک،
بازم برّاقتر میشه
به سلامتیِ دریا
که قربونیاشو پس میآره
که قربونیاشو پس میآره
به سلامتیِ تابلوی ورود ممنوع
که یهتنه یه اتوبان رو حریفه
که یهتنه یه اتوبان رو حریفه
به سلامتیِ عقرب
که به خاری تن نمیده
که به خاری تن نمیده
( عقرب وقتی تو آتیش میره و دورش همش آتیشه با نیشش خودش
میکُشه که کسی نالههاشو نشنوه)
میکُشه که کسی نالههاشو نشنوه)
به سلامتیِ سرنوشت
که نمیشه اونو از سر نوشت
که نمیشه اونو از سر نوشت