این نیکو با این نوشته هاش همه رو وادار کرده به نوشتن و دوره کردن یه دوره هایی تو زندگیشون.
کاریه که دقیقا منم دارم با خودم کنار میام که انجامش بدم یا نه؟
باز خدارو شکر خاطرات تو خیلی خوبن و از یادآوریشون خوشحالی 🙂
منظورت آتاری نبود؟ چون یه همچین چیزی که نوشتی رو ما داشتیم تو خونمون اما بهش آتاری میگفتیم!!!!
پریدن اطلاعات واقعا ضد حاله. واقعا ضد حال. چند باری سرم اومده بطور خیلی وحشتناکی.
زمانی که منم هنرستان میرفتم با اون فلاپیا کار میکردیم. سی دی اونموقع هنوز نبود. هنوز اون فلاپی هام رو دارم، اطلاعاتی هم که روش بود رو نگهداشتم، دلم نمیاد پاکشون کنم.
یادش بخیر چقدر داس و پی تو و ان یو و ان سی کردن تو مخمون.
ایشالا به اون یکی آرزوت هم میرسی.